اجتماعی

نظر مختصر به پیدایش نهاد فامیل و اهمیت آن

جامعه بشری که متشکل از اقوامی با، نژادها، ادیان و مذاهب مختلف می باشد، از یک تعداد نهادهای بزرگ و کوچک تشکیل شده است، که این نهادها به نام فامیل یا خانواده یاد می گردد.

شاه محمود درویش

جامعه بشری که متشکل از اقوامی با، نژادها، ادیان و مذاهب مختلف می باشد، از یک تعداد نهادهای بزرگ و کوچک تشکیل شده است، که این نهادها به نام فامیل یا خانواده یاد می گردد. در واقع، همین فامیل ها هستند که هسته و پایه اساسی جامعه بشری روی آن استوار می باشد. همین نهاد کوچک، یکی ازقدیمی ترین نهادهای اجتماعی بوده که از زمان خلقت بشر(آدم و حوا عليهما السلام) تا اکنون در روی زمین وجود داشته و تا روز قیامت ادامه خواهند داشت.

كلمۀ فاميل (family) یک اصطلاح خارجی بوده و در زبان فارسی دری نیز معمول و متداول می باشد این نهاد (فامیل) دارای اهمیت فراوان می باشد؛ زیرا هر انسان در آن متولد شده، از عطوفت و شفقت پدر، مادر و سایر اعضای خانواده برخوردار گردیده، تربیه و بزرگ می شود؛ و بالاخره به تشکیل فامیل جدیدی اقدام می کند اگر اطفال توسط پدر و مادر به صورت درست تربیه شوند، يقيناً به حیث افراد سالم و مفید بار آمده و جامعه را به سوی پیشرفت و ترقی سوق می دهند. بر عکس، اگر والدین در تربيۀ اولاد خویش کوتاهی کنند، يقينا فرزندان ایشان ناسالم بار آمده و در اثر آن، جامعه به مشکلات و مصائب عظیمی مواجه خواهد شد؛ زیرا اطفالی که از حمایت خانواده برخوردار نباشند، در معرض فساد و تباهی قرار می گیرند. کودکان اگر بدون حمایت خانواده در پرورشگاه ها، دارالايتام و مؤسسات خیریه بزرگ شوند، دارای یک سلسله کمبودی هایی هستند. به همین ترتیب اگر زن و مرد از کانون گرم خانواده محروم باشند، غالباً با فساد و انحطاط اخلاقی مواجه خواهند شد زندگی سالم و آرام در اثر انعقاد عقد ازدواج که منجر به تشکیل خانواده می گردد، تحقق می یابد؛ زیرا خانواده کانون گرم و تجمع کوچکی است که پایه های معیشت و زندگی آرام و سالم را استوار و همکاری سازنده و نیرومندی را برای چیره شدن بر مشکلات زندگی به وجود می آورد. فضای پر از عشق، محبت، الفت و آرامش را فراهم می گرداند و در برابر همه لغزش ها، ضعف ها و بیماری ها مقاومت می نماید، مهربانانه دست کودکان را می گیرد و آنان را به سوی رشد و تکامل پیش می برد و سالمندان را از تنهایی و بی سر پناهی نجات می دهد، تا در زمان ضعف، ناتوانی و نیاز شان به مساعدت و محبت، مورد بی توجهی قرار نگیرند. به عقیده بعضی از دانشمندان حقوق در میان خانواده و قدرت ملی رابطه نزدیک وجود دارد و خانواده در حفظ و گسترش قدرت ملی تنش بارزی را ایفا می کنند. چنانچه ژو سیران  Josserandدانشمند فرانسوی چنین می گوید: «تاریخ به ما می آموزاند که تواناترین ملتها مللی بوده اند که خانواده در آن ها قویترین سازمان را داشته است»

خانواده از نظر اقتصادی نیز دارای اهمیت فراوان می باشند زیرا این خانواده ها هستند که از قدیم الایام به این طرف در کشت و زراعت، تجارت، صنایع دستی و سایر تولیدات نقش اساسی را ایفا می کند. این مسئله کاملاً روشن است که، شخص منسوب به یک خانواده، در زندگی به فعالیت های اقتصادی بیشتر علاقه نشان می دهد و سعی می کند که بیشتر کار کند و فواید زیاد تری را به دست آورد، تا بتواند مصارفات زندگی خود، زن و فرزندان خویش را به شکل بهتر آن تأمین کند. یقیناً علاقه به کار و به دست آوردن عواید بیشتر در رشد و انکشاف اقتصادی کشور متبوع شخص، نقش بارزی را ایفا می کند. کانون گرم خانواده، بهترین مکتب تربیت انسانی، یک ضرورت اساسی برای پرورش نفس، زمینه ساز زندگی آرام و کمک کننده به انتقام جامعه می باشد. پرورش نفس تکامل یافته، رشد جسمی و عاطفی هر انسان از طریق ازدواج تحقق می یابد، ازدواجی که به کشش های فطری پاسخ مثبت می دهد، نیازهای غریزه ای را بر آورده می سازد، خواسته های روحی، عاطفی و جسمی را تأمین می کند در زیر چتر خانواده، در انسان روح فرمان برداری و احساس مسئولیت برای اثبات ذات و شخصیت انسان و اعمار عرصه های زندگی و آموختن ارزش های مانند ایثار، فداکاری، صبر، تحمل، سخاوت، بخشندگی و امانت داری رشد می کند. نهال اخلاق، فضیلت و معنی زندگی حقیقی در جامعه کوچک رشد می کند. خانواده به مثابه جامعه کوچک، تقویت کننده و پشتیبان جامعه انسانی بزرگتر می باشد. خانواده در حقیقت میدانی برای تربیت انسان ها در جهت تحقق همبستگی اجتماعی مادی و معنوی که برای هر جامعه ضروری دانسته می شود، به شمار می آید؛ زیرا این خانواده است که در برابر اندیشه ها و تفکرات منفی و ناهنجاری ها موانع را ایجاد می نماید. از همه انواع عقب ماندگی، لغزش و شیوع بیماری های خطرناک از قبیل فقر، نادانی و بیماری جلوگیری می نماید.

به دلیل این که خانواده نسبت به هر نهاد دیگر اجتماع، از اهمیت خاص بر خوردار می باشد بناً دولتها سعی کرده اند که نهاد خانواده را در قوانین اساسی خویش تسجيل و حمایت از آن را جزء وظایف اساسی خویش بشمارند…

از آن جایکه فامیل یک سلسله تحولاتی را در جوامع مختلف طی نموده است، با چگونگی آنرا در جوامع مختلف تحت عنوان جداگانه به قرار زیر به صورت مختصر مطالعه می نمائیم.

تحولات تاریخی فامیل در جوامع مختلف

در بحث حاضر به طور اختصار به عواملی اشاره خواهد شد که در ساختار فامیل تاثیر مستقیم دارند. عوامل متعددی در تشکیل فامیل مؤثر می باشند که از آن جمله فرهنگ حاکم بر جامعه، طرز تلقی افراد جامعه از زن و مرد و تفاوت های آنها، تعالیم دینی و مذهبی و غیره را می توان نام گرفت. به صورت عموم تحولات نظام های فامیلی را در جوامع روم قدیم، يونان قدیم، زمان اعراب دوره جاهلیت و اسلام می توان بررسی کرد، که اینک در مورد هر یک به صورت مختصر روشنی انداخته می شود:

الف – فامیل در روم قدیم: در روم قدیم، فامیل تابع اصول مذهبی آن زمان بود. هر فامیل، خدایان به خصوصی داشت. مردان علاوه بر این که رئیس خانواده بودند، پس از مرگ نیز به عنوان خدای فامیل مورد پرستش و عبادت قرار می گرفتند. اعضای خانواده، علاوه بر زنان متعدد، دارای غلامان، کنیزان و بندگان نیز بودند که، مجموعه ای این افراد، فامیل در روم قدیم را تشکیل می دادند، خویشاوندی در تمدن روم قدیم فقط در میان مردان معنا داشت و در میان زنان اصلاْ معنایی نداشت و قرابت به صورت هم خونی بوده است، قرابت سببی بین  ایشان وجود نداشته است. خلاصه این که نظام خانوادگی متکی بر اصول پدر سالاری(Patriarchal) استوار بوده و اصول مذهبی رایج عصر در آن زمان حکومت داشته است.

ب –  فامیل در یونان قدیم:

فامیل در یونان قدیم نیز بر اساس مذهب استوار بوده. نه بر أساس علاقه و عاطفه. فامیل عبارت از مجموعه ای از افرادی بود که اجداد و نیاکان واحدی را می پرستیدند. به عبارت دیگر، کسانی که نیاکان واحدی داشتند، یک خانواده را تشکیل می دادند، گسترش فامیل فقط با اولاد ذکور بوده  و در نتیجه زنانی که عقیم یا دختر زا بودند به شدت از خانواده طرد می شدند. نتیجه چنین تفکری در جامعه رواج فرزند خواندگی بوده است. نظام خانوادگی در یونان قدیم نیز همانا روم قدیم متکی بر اصول پدر سالاری بوده است.

ج  – فامیل در زمان اعراب دوره جاهلیت:

نگرش مردم عرب قبل از اسلام نیز همچون تمدن های قدیم روم و یونان نسبت به زن و فامیل، تحقیر آمیز و ذلت بار بود. طوری که قرآن کریم اشاره می کند که برخی از مردم دختران شان را زنده به گور می کردند. چنانچه خداوند متعال در آیات هفت و هشت سوره التكوير فرموده است: و وقتی که دختری را زنده در گور کرده بودند پرسیده شود که به کدام گناه کشته شد.

علاوه بر آن روابط خانوادگی بین آنها نهایت شرم آور و ننگین بود. چنانچه در بین مردم عرب دوره جاهلیت ازدواج با محارم یک امر مباح محسوب می شد. مثلاً لقيط بن زراره با دخترش که معتقد به دین مجوسی بود، ازدواج کرد. به همین ترتیب، در میان ایشان ازدواج با مادر اندر یک امر عادی به شمار میرفت و این گونه ازدواج در نزد ایشان به نام مقت و اولادانی که از ایشان متولد می شدند، بنام مقتی یاد می گردید. در مورد رسم و رواج دورۀ جاهلیت و ممنوعیت آن خداوند متعال در آیه ۲۲ سوره النسأ فرموده است: نکاح مکنيد با آن زنانی که پدران شما ازدواج کرده اند. لیکن آنچه در گذشته صورت گرفته عفو است. به تحقیق نکاح زنان پدران، بی شرمی(بسیار زشت) و بد طریقی و سبب خشم الهی است.

بدین ترتیب طوری که دیده می شود که در زمان اعراب دوره جاهلیت زنان خانواده نه تنها مورد اذیت و تحقیر قرار می گرفتند، بلکه ازدواج با محرمات را هیچ گونه عار نمی دانستند.

د- فامیل در اسلام

با ظهور دین مقدس اسلام، فامیل بر اساس احترام متقابل زن و مرد و تساوی آن ها از نظر خلقت بنیان نهاده شد هر چند زن و مرد از نظر شکل ظاهری و فیزیولوژیکی، متفاوت آفريده شده اند. اما از جهت کرامات انسانی و مسایل عمده، برابری کامل در بین ایشان وجود دارد چنانچه خداوند متعال فرموده است: ای انسان های روی زمین! به تحقیق شما را از یک مرد و زن آفریده ایم و شما را قبيله قبيله و طایفه طایفه ساخته ایم تا این که با یک دیگر معرفت پیدا کنید. به تحقيق مكرم ترین شما در نزد خداوند پرهیزگار ترین شما است هم چنان حضرت رسول اکرم صلی الله عليه و سلم فرموده است: همه انسانها مانند دندانه های شانه با هم برابر اند، هیچ فردی از عرب بالای فردی از عجم برتری ندارد مگر معیار برتری ایشان تقوی و پرهیزگاری است حضرت پیغمبر (ص) در جای دیگری فرموده است: مسلمان ها با هم برادر اند. هیچ کسی بر بالای کسی دیگری برتری ندارد، مگر معیار برتری ایشان تقوا و پرهیزگاریست.

باید یاد آور شد که، در فقه اسلامی در مورد حقوق و مسئولیت های زن و شوهر به حيث اعضای خانواده تفاوت هایی وجود دارد. بدین معنی آنچه که حقوق است در بسا از موارد میان زن و مرد مساوی است. از قبیل حق کرامت انسانی، حق کار، حق تعلیم، حق آزادی های فردی و اجتماعی و غیره ولی مسئولیت های زن و مردی که در یک خانواده زندگی می نمایند، در برخی موارد با هم متفاوت است. به طور مثال مسئولیت مالی در فامیل و تامین نفقه اعضای آن بیشتر بر عهده مردان قرار دارد. بر عکس، زنان خانواده هیچ گونه مکلفیتی در قبال تامین نفقه خود و فرزندان نمی داشته باشند. بنابر آن در حقوق اسلام در یک سلسله موضوعات، از آن حمایت شده است و مسئولیت های بیشتری را به عهده مردان گذاشته است البته در مورد مکلفیت شوهر در مورد تأمین نفقه زوجه در خلال مباحث بعدی تفصیلات بیشتری ارائه خواهد شد.

تعریف فامیل:

از نگاه لغوی کلمه فامیل در زبان دری معانی مختلفی را افاده می نماید. چنانچه در فرهنگ معاصر دو جلدی انگلیسی – فارسی حییم، اصطلاح فامیل به معانی خانواده، دودمان، خاندان، زن و بچه، عايله، اهل خانه ، طایفه، قبیله، اصل و نسب، تبار و تیره استعمال شده است.

از نگاه اصطلاحی کلمه فامیل از دو نقطه نظر تعریف شده می تواند: یکی از نظر خاص یا محدود کلمه و دیگری از نظر عام و یا وسیع کلمه فامیل از نظر محدود و یا خاص کلمه عبارت از: « زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستی آنها است که معمولاً باهم زندگی می نمایند و تحت ریاست شوهر و پدر هستند. معیار تشخیص این شكل از خانواده همان ریاست یک شخص بر اعضای آن است.» یا به عبارت دیگر، فامیل به مفهوم خاص آن به یک گروپ اشخاصی اطلاق می گردد که در یک خانواده زندگی داشته و معمولاً شامل پدر، مادر و فرزندان می باشد.

فامیل از نظر عام و یا وسیع كلمه عبارت از: « گروهی است مرکب از شخص و خویشاوندان نسبی و همسر او، گروهی که از یک دیگر ارث می برند. » و گاهی هم تمام خویشاوندان سببی در مفهوم خانواده شامل می گردد. بعضی از دانشمندان اسلامی اصطلاح فامیل یا خانواده را به سه نوع تقسیم نموده اند که عبارت از خانواده کوچک، خانواده متوسط و خانواده بزرگ می باشد. به نظر این عده  از علمای اسلامی خانواده کوچک به زن و شوهر و فرزندان اطلاق می گردد. خانواده متوسط به اقوام و خویشاوندان مانند: پدر، مادر، پدرکلان، مادرکلان، خواهر، برادر، خاله، عمه، کاکا و فرزندان ایشان و غیره اطلاق می گردد، خانواده بزرگ به کتله عظیم و بزرگ، جامعه اطلاق می گردد که شامل همسایگان، اقوام و دوستان بوده که خداوند متعال اساس ارتباط ایشان را بر اخوت (برادری) قرار داده است، چنانچه در آیه دهم سوره الحجرات فرموده است: جز این نیست که مومنان برادر یک  دیگر اند.

با در نظر داشت نکات فوق میتوان گفت که در نظام فامیلی اسلام روابط خانوادگی به شکل وسیعی وجود دارد و روابط آباء و اجداد را تا چندین نسل بعدی به دقت تحت پوشش قرار می دهد. در حالی که در جوامع غیر اسلامی وجود ارتباطات نزدیک  از اهمیت زیادی برخوردار نمی باشد. بنابر آن خانواده به مفهوم محدود آن در آن جوامع وجود دارد.

 

ماخذ:

حقوق فامیل، مؤلف پوهندوی عبدالقادر عدالتخواه، سال ۱۳۸۷.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *