اجتماعی

عوامل افزایش فساد اخلاقی در جامعه

یکی از بارز ترین مورد که انسان را از اجرایی عمل جرمی و اعمال خلاف قانون در خانواده و جامعه پیش گیری و باز میدارد، عقل سلیم است که در رشد و تعالی شخصیت انسان نقش مهمی را ایفا مینماید. از آنجا که فساد اخلاقی یک پدیده اجتماعی است و در جامعه از اثر رفتار های نادرست انسان ها بوجود می آید، ضرورت مبرم دیده میشود در جامعه امروزی که با این پدیده آفت آور مبارزه و راه حل برای مهار و کاهش آن کار صورت گیرد. یافته های این تحقیق حاکی از این است که عقل سلیم عنصر اساسی برای پرورش اصلاح شخصیتی فرد و جامعه است. تمام رفتار های انسان اگر از صحت کامل و بدون مشکلات روانی منشا گیرد، اصلاحیت فرد و جامعه خود به خود بوجود می آید. بررسی و مطالعات نشان دهنده این واقعیت است که صحت کامل نقش موثری را در جلوگیری از اجرای عمل جرمی برای فرد ایفا نموده و جامعه شناسان نیز سازگاری عقل را با دین و معنویت و عدم اختلالات روانی را برای پیش گیری از جرم یک عنصر مهم معرفی نموده است.

پوهیالی اطیع الله خالص

چکیده

یکی از بارز ترین مورد که انسان را از اجرایی عمل جرمی و اعمال خلاف قانون در خانواده و جامعه پیش گیری و باز میدارد، عقل سلیم است که در رشد و تعالی شخصیت انسان نقش مهمی را ایفا مینماید. از آنجا که فساد اخلاقی یک پدیده اجتماعی است و در جامعه از اثر رفتار های نادرست انسان ها بوجود می آید، ضرورت مبرم دیده میشود در جامعه امروزی که با این پدیده آفت آور مبارزه و راه حل برای مهار و کاهش آن کار صورت گیرد. یافته های این تحقیق حاکی از این است که عقل سلیم عنصر اساسی برای پرورش اصلاح شخصیتی فرد و جامعه است. تمام رفتار های انسان اگر از صحت کامل و بدون مشکلات روانی منشا گیرد، اصلاحیت فرد و جامعه خود به خود بوجود می آید. بررسی و مطالعات نشان دهنده این واقعیت است که صحت کامل نقش موثری را در جلوگیری از اجرای عمل جرمی برای فرد ایفا نموده و جامعه شناسان نیز سازگاری عقل را با دین و معنویت و عدم اختلالات روانی را برای پیش گیری از جرم یک عنصر مهم معرفی نموده است.

واژه های کلیدی: فساد اخلاقی، عوامل و سبب گسترش

مقدمه

سپاس مر ذاتی را که جهان  هستی را از انواع انحرافات و فساد های همه جانبه‌ی عقیدتی، دینی و مذهبی، اخلاقی، انسانی، فردی واجتماعی  در خطرناک ترین حالتی که همه بشریت در لبه‌ی ورطه ای از خندق نابودی به سقوط مواجه شده بود، توسط جوانانی پر نیرو و قوت و دارایی توانایی هایی جسمی، روحی، فکری، عزم متین نجات داد و به ساحل رساند و در تمام ادوار تاریخ نظام این کره خاکی را مطابق دستورات لازم خود توسط جوانان نیرومند مدیریت نموده و این نسل پرتوان را موظف نموده است که با استفاده از نیرویی جوانی خدادا دی احکام الهی را در سرزمین الهی تطبیق و جاری نمایند و جوانان هم در تمام اعصار به خصوص بعد از طلوع خورشید عالم تاب اسلام وظایف خویش را در قبال مسئولیت شان ادا نموده اند. امروز اکثر جوانان اعم از دختر و پسر از جاده اصیل اخلاق اسلامی و انسانی منحرف شده اند. از هر طرف سر و صدا های نافرمانی، تغیان و سرکشی، عصیان ها، قتل ها، ضرب و شتم ها، طلاق ها، اعتیاد، و انواع انحرافات جنسی و فساد اخلاقی به گوش میرسد و به چشم دیده میشود و میتوان گفت هیچ جایی از خانواده و جامعه از این بیدادگری ها در امن نمانده است. لذا این همه بیدادگری ها از خود عاملی دارد که برای آن معلول و معمول قرار گرفته است، و نمیتوان این همه مفاسد اخلاقی، اجتماعی و خانوادگی را معلولی یک علت واحد دانست.

عوامل داخلی و خوانوادگی

– بی توجه‌ای والدین به تربیت فرزندان

– اختلاف ونزاع پدر و مادر

–  برخورد نامناسب والدین با فرزندان

– اوقات فراغت و استفاده نا مطلوب از آن

– عدم صلاح والدین

– مصیبت یتیم شدن

–  فقر

– طلاق و عوارض ویرانگرآن

– ازدواج های اجباری

– مهر و جهزیه های بالا و هنگفت

بی توجهی والدین به تربیت فرزندان

امروزه از هرسو صدای نافرمانی فرزندان به گوش میرسد، اغلب والدین در باره نافرمانی فرزندان شان شکایت میکنند، اما در باره عوامل اسباب این نافرمانی فکر نمیکنند، در صورتیکه اگر نیک بیندیشند ، و منصفانه قضاوت نمایند، متوجه میشوند که اغلب نافرمانی های موجود به دلیل سوء تربیت است . علت بسیاری از اعمال و رفتارهای فرزندان غفلت خود والدین است اگر والدین در کودکی به فرزندان شان میرسیدند حق آنها را ادا میکردند، هرگز با چنین رفتار های نامطلوبی از ناحیه فرزندان دچار نمیشدند.

بی توجهی و بی تفاوتی والدین به تربیت فرزندان یکی از عوامل انحراف فرزندان است، مادران، در این مورد نقش بسیار حساس تری دارند. (مادران مانند مدارسی هستند که فرزندان جامعه را تربیت میکنند هرگاه خوب تربیت شوند،نسل را که پرورش میدهند پاک طینت خواهد بود.)

مسئولیت و وظایف مادر در ارتباط با فرزندان نه تنها با پدر برابری میکند بلکه در بسیاری از جهات مهمتر و حساس تر است، زیرا از ابتدا تولد تا زمانی که فرد میتواند به پای خویش بایستد و مرد زندگی شود، همراه مادر است و این مادر است که اولین بذر های نهال شخصیت اورا میکارد ودر تمام مراحل زندگی او، از نوزادی و کودکی تا نوجوانی و جوانی به فرزندش نزدیک است، از حال و وضع او به خوبی آگاهی دارد.

پیامبر اکرم (ص) در باره مسئولیت زن میفرماید:

(زن در خانه شوهرش سرپرست میباشد و نسبت به خانه و افراد خانه مسئول است)، یعنی سر پرست و مربی فرزندان است و نسبت به آنان از هر جهت مسئول است. اگر مادر، وقت خود را صرف مهمانی رفتن و پذیرایی و رفت آمد با دوستان و بیرون رفتن از منزل کند و پدر خانواده هم نسبت به بچه ها بی تفاوت و بی توجه باشد و اوقات فراغت خود را به سرگرمی های بی فایده و گشتن با رفقا و رفتن به خانه های دوستان صرف کند، فرزندان شان مانند یتیم ها بزرگ می شوند، سرگردان و بی پناهند، آنها بزودی در دام فساد و انحرافات گرفتار میشوند و شیوه تبهکاری و جرم را در پیش می گیرند.

داستان یک پدر  و فرزند در زمان خلافت حضرت عمر (رض): مردی به خدمت عمر (رض) رسید و از نا فرمانی پسرش نزد عمر«رض» شکایت کرد، عمر (رض)  دستور داد پسرش را بیاورند تا در باره حقوق پدر و مادر به او تذکر بدهد و یاد آوری کند که چه رفتاری با پدر و مادرش داشته باشد. حضرت عمر (رض) رو به فرزندون کرد و گفت: آیا از خداوند (ج) نمی ترسید؟ از اینکه حق پدر را به جای نیاوردی، در حالیکه حق پدر چنین … و چنان… است. فرزند آن مرد در پاسخ به امیر المومنین گفت: ای امیرالمومنین آیا فرزند بر گردن پدر هیچ حقی ندارد؟ حضرت عمر (رض) گفت: بلی، آن پسر گفت: آن حقوق کدام ها اند؟ حضرت عمر (رض) فرمود: مادر شایسته بر گزیند، نام نیکو برایش انتخاب کند و قرآن را به او آموزش دهد. آن پسر گفت: پدرم هیچکدام از این کار ها را برای من نکرده است، مادرم که (زنجیه) نام دارد متعلق به یک مجوسی پدرم نام مرا جعل ( سوسک سیاه) گذاشت و حتا یک کلمه قرآن به من یاد نداده است. حضرت عمر (رض) به جانب پدر نظر انداخت و گفت: آمدی از نافرمانی پسرت شکایت کنی ولی خودت قبل از او نافرمانی کردی و قبل از اینکه با تو بد رفتاری کند تو با او برخورد ناشایسته داشته ای.

اختلاف و نزاع پدر و مادر

یکی از عوامل بسیار مهم دیگری که باعث ایجاد انحراف فرزندان میشود درگیری و اختلاف پدر و مادر است .در خانواده هایی که اکثر اوقات آتش ویرانگر جدال و برخورد والدین زبانه میکشد و تیرگی شوم و اختلاف دایمی بر افراد خانواده سایه افگنده است، در چنین فضایی از اولین لحظاتی که طفل چشم به دنیا میگشاید و قدرت درک و فهم محیط پیرامونش را پیدا میکند به جز خصومت، جنگ و جدال نمی بیند و برای بدست آوردن آرامش روحی از محیط خانه میگریزد تا دوستان بیابد که بیشتر اوقات فراغتش را نزد آنان بگذراند، و در همراهی و مصاحبت با آنان، گمشده ای خویش را که همانا محبت و دوستی است باز یابد. اگر این دوستان رفقای بد و همراهان نا شایسته باشند، فرزند بیزار از خانه را کم، کم ره انحراف می کشانند و به تدریج وی را بسوی اخلاق بد و زشت سوق میدهند تا آنجا به تدریج، جوان خواهد شد که در تبهکاری و ارتکاب جرم غرق شده و بلای جان مردم و ملت خواهد بود .

نتیجه گیری

از مطالب و بحث های گذشته به نتایج ذیل دست میبابیم:

۱ـ جوانان عصری ما در منجلابی از بدبختی فساد های اخلاقی، انحرافات جنسی، بی هدف و گمراهی از جاده اصلی دچار گردیده اند

۲ـ هدفم از انحراف جوانان دچار و گرفتار شدن آنان به انواع کج رفتار های اخلاقی از قبیل، نافرمانی از والدین، پرخاشگری در مقابل اعضای خانواده، همسایه ها دوستان و افراد جامعه، ولگردی، دست زدن به افعال منافی عفت، دزدی، قمار، ضرب وشتم در خانه، داو و دشنام، بی حجابی،ارتباطات کاذب و نامشروع ،تماسهای غیر سالم و غیر مشروع تلیفونی، فرار از منزل، انحرافات جنسی، طلاق، اعتیاد، دور شدن از اصول عقیدتی و به باد فنا دادن احکام و دستورات الهی تقلیدات کور کورانه و بیجا از غرب و… میباشد که از لحاظ عقیدتی، اخلاقی و تربیتی شایسته یک فرد مسلمان نیست و باعث لکه دار شدن حیثیت و ریختن آبروی انسان میگردد.

۳ـ از مطالب فوق به این نتیجه متوصل میشویم که انحراف فرزندان و جوانان معلول علت های مختلف و متعددی در شرایط واز زمان مختلف بوده که از تربیت و چگونگی والدین شروع و نوع تربیت و توجه آنها به فرزندان … مسایل اقتصادی، شغلی و حرفوی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی ادامه می یابد یعنی قبل از تولد الی تکمیل شخصیت و رسیدن به پختگی همه جانبه ای روحی، فکری، عقیدتی و جسمی فرد را در بر می گیرد .

۴ـ والدین خانواده در انحراف و یا ارایۀ ای یک شخص کاملاً نقش اساسی دارند. اگر آنها در قدم اول خودشان سالم و صالح بوده و به تربیت فرزندان در وقتش کما حقهُ رسیدگی نمایند محال است که فرزند و جوان در جاده انحراف قدم به نهند.

۵ـ این همه بدبختی های که جوانان پسر و دختر و حتی جامعه به آن دچار گردیده اند نتیجه ای غفلت و ترک مسؤلیت بزرگ تربیتی از طرف والدین است.

۶ـ دوستان منحرف ، موجودیت اماکین فساد در جامعه، شیوع فساد در جامعه از قبیل بی حجابی و …، بیکار بودن و نداشتن شغل مناسب، جوانان را به آسانی به طرف فساد و رذائل اخلاقی سوق میدهد.

۷ـ تجار ملی، سرمایه داران، مسؤلین امور و اراکین دولتی نیز وظایف خوشی را در قبال تعلیم و تربیه و رسیدگی به مشکلات فرزندان،یتیمان، فقرا و حتی در برابر تمام قشر جوان جامعه ادا نکرده اند و برعلاوه با استفاده از مقام و سوء استفاده از صلاحیت های شان خود، عامل و باعث به انحراف کشیدن جوانان شده اند.

منابع و مآخذ

۱ـ اسلام نیا، فریدون. کارنامه ای غرب، ارومیه: انتشارات حسینی اصل،۱۳۸۷ .

۲ـ بارز، دکترعابدین.  مقدمه ای بر جامعه شناسی عمومی. کابل: انتشارات میوند، ۱۳۸۴.

۳ـ بخاری، محمد ابن اسماعیل. الادب المفرد. بیروت:دارالبشائرالاسلامیه،(۱۴۰۹=۱۹۸۹).ج۱ .

۴ـ بخاری،محمد ابن اسماعیل.صحیح البخاری،بیروت:دارا ابن کثیر،(۱۴۰۷=۱۹۸۷).ج ۵

۵ـ براهوی، عبدالغنی. آسیب های چشم چرانی. تهران: نشر احسان،۱۳۸۶.

۶ـ برفی، محمد. از میکده تا ماتم کده.تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵.

۷ـ بلخی، جلال الدین محمد.مثنوی مولوی. تصحیح:محمد روشن. تهران: انتشارات دیبا.

۸ – بلخی، عبدالکریم. زورقی درطوفان. پشاور:چاپ خانه الازهر، ۱۳۸۳.

۹ – بلخی، عبدالکریم. نیازبشریت. کابل:پرودکشن ارتقاء نوین، ۱۳۸۷.

۱۰ – بیهقی، احمد ابن حسین. شعب الایمان. ریاض:مکتبهء الرشد، (۱۴۲۳=۲۰۰۳). ج۹.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *