اجتماعی

نقش سرمایه در بهبود کسب و کار

طبیعی است که انجام هر کسب و کاری بدون داشتن سرمایه و دست مایه نمی تواند به مؤفقیت بی انجامد،  زیرا داشتن سرمایه باعث می گردد، کاسب و پیشه ور بتواند ابزار کار را بخرد،کارگر ماهر را استخدام کند و جای مناسب را برای جلب و جذب بیشتر مشتریان به کرایه گیرد.در صورتی که کاسب و پیشه ور سرمایه نداشته باشد به آسانی نخواهد توانست در بهبود کسب و کار خویش نقش مؤثری را انجام دهد.

عبدالحلیم باخرد

طبیعی است که انجام هر کسب و کاری بدون داشتن سرمایه و دست مایه نمی تواند به مؤفقیت بی انجامد،  زیرا داشتن سرمایه باعث می گردد، کاسب و پیشه ور بتواند ابزار کار را بخرد،کارگر ماهر را استخدام کند و جای مناسب را برای جلب و جذب بیشتر مشتریان به کرایه گیرد.در صورتی که کاسب و پیشه ور سرمایه نداشته باشد به آسانی نخواهد توانست در بهبود کسب و کار خویش نقش مؤثری را انجام دهد. از این رو، گفته می توانیم سرمایه یا دست مایه یکی از مهم ترین عنصر در بهبود و رونق گرفتن کسب و کار بحساب می آید. بگونه ی مثال،  اگر یک نجار سرمایه نداشته باشد،  چگونه می تواند ابزار کار خود را بخرد،  چوب یا تخته چوب را که از آن در ساختن الماری، دروازه،  کلکین یا چوکی وغیره استفاده می کند، آن را تهیه کند یا جای مناسب را برای کار به کرایه گیرد. افرادی که سرمایه ندارند تنها می توانند با کار کردن در یک کارخانه یا کار روزمزد زندگی شبانه روزی خود را سپری کنند. برعکس آنها نمی توانند پس انداز داشته باشند تا از آن در روز های سخت و دشوار استفاده نموده و با آن امرار معاش نمایند. زیرا کار روزمزد یک کار موقت و فصلی است با گذشت فصل دیگر نخواهند توانست به کار خویش ادامه دهند و نا چار اند در جستجوی کار دیگری باشند. ازاین رو ، گفته می توانیم کاسب و پیشه ور برای این که بتواند کسب و کار خود را بیشتر رونق دهد و آن را بهبود بخشد،  نیاز به سرمایه دارد.بسیاری ها به دلیل این که سرمایه ندارند ، دست به انجام کاری نمی زنند، این توانسته است روی وضعیت زندگی آنها تأثیر منفی کند. اما در صورتی که آنها دست بکار شوند و ظرفیت خود را برای دیگران به نمایش گذارند،  آنها خواهند توانست با دریافت کمک مالی از سوی سرمایه داران، کسب و کار خود را رونق دهند،برعکس ، در صورتی که آنها نتوانند ظرفیت و توانایی خود را برای دیگران به نمایش گذارند ، آنها نمی توانند در بهبود کسب و کار خویش مؤفق باشند. بل ، ممکن این بی توجهی آنها به وضعیت زندگی سبب گردد با مشکلات زیادی مواجه گردند و زندگی رقت باری را در پیش رو داشته باشند. از این رو می توان گفت که نشان دادن ظرفیت و توانایی در انجام هر کسب و کاری که بتواند دیگران را قانع سازد از پس انجام آن کاسب بخوبی  می بر آید،  این می تواند زمینه ای آن را فراهم سازد تا افراد ثروتمند و سرمایه دار از وی  حمایت کنند  و روی او سرمایه گذاری کنند.برعکس، اگر کاسب و پیشه ور توانایی و ظرفیت را که دارد ، آن را برای دیگران به نمایش نگذارد،  نخواهد توانست از توانایی و ظرفیت خویش در راستای بهبود وضعیت زندگی خویش کوچک ترین بهره‌ای ببرد.پس چه خوب است که کاسب و پیشه ور توانایی و ظرفیت خود را برای دیگران نشاند دهد تا بتواند از این طریق کسب و کار خود را رونق دهد و با در آمدی که بدست می آرد، زندگی خود را سر و سامان دهد. از جانب دیگر،  حمایت مالی سرمایه داران از کاسبان و پیشه وران  سبب می گردد تا آنها بتوانند با بدست آوردن کمک مالی کارگاه هایی را در نقاط مختلف کشور ایجاد نمایند و بسیاری ها بتوانند در اینجا کار کنند و از این طریق مخارج زندگی خود را تامین کنند، هم چنان، سرمایه داران خواهند توانست از این طریق نیروی کار ارزان را بکارگمارند و مفاد بهتری را بدست آرند.  زیرا در صورت استفاده از نیروی کار با معاش بیشتر،  آنها نخواهند توانست مفاد خوبی را بدست آرند.اما در افغانستان به دلیل عدم حمایت سرمایه داران از طبقه ی کاسب و پیشه ور،  دیده می شود ،اکثر آنها به هدف تامین مخارج زندگی خویش رو به انجام کارهای شاقه بیاورند یا راه مهاجرت را در پیش بگیرند.در صورتی که سرمایه داران از آنها حمایت کنند ، خواهند توانست با ایجاد کارگاه ها در مناطق مختلف کشور،  زمینه ی کار را برای بسیاری ها فراهم سازند ، این می تواند در کاهش نرخ بیکاری و پایین آوردن گراف فقر نقش بارزی را داشته باشد.اما دیده می شود تا کنون سرمایه داران در این راستا گامی را بر نداشته اند ، کارگاه های انگشت شماری در برخی از مناطق کشور وجود دارد که توسط افراد کاسب و پیشه ور ایجاد گردیده است و این کار گاه ها توانسته زمینه ی کار را برای تعداد محدودی از افراد فراهم سازد،  در صورتی که سرمایه داران در این زمینه کاسبان و پیشه وران  را حمایت کنند، کارگاه های بیشتری در سراسر کشور باز خواهد شد و بسیاری خواهند توانست در آنجا مصروف کار شوند و از این  طریق بتوانند مایحتاج زندگی خودرا مرفوع سازند. آگاهان امور بر این باور اند در صورتی که زمینه های کاری بیشتری در سراسر کشور ایجاد گردد، این می تواند یک اقدام خوبی در جلوگیری از افزایش نرخ بیکاری و سیر صعودی گراف فقر باشد‌.این بستگی به همکاری نهادهای مسئول دارد که آنها برنامه هایی را به هدف تشویق بیشتر سرمایه داران روی دست گیرند تا بتوانند کارگاه هایی به هدف ایجاد زمینه ی کار در نقاط مختلف کشور ایجاد کنند.در صورتی که نهاد های مسئول بتوانند سرمایه داران را به ایجاد کارگاه ها تشویق نمایند این می تواند بر علاوه کاهش نرخ بیکاری و پایین آوردن گراف فقر،  در رشد صنایع داخلی نیز تأثیر گذار باشد. این که چه وقت نهاد های مسئول در این راستا برنامه‌ هایی را در دست خواهند گرفت،  با گذشت زمان معلوم خواهد شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *