اندیشکده یا اتاق فکر
اتاق فکر یا کانون و اندیشکده تفکر، در اصطلاح امروزی، مرکز گروهی است که در مسائل جامعه پژوهش انجام می دهند و در فکر راه حل مسائل مختلفی، مانند سیاستگذاری های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی، مسائل فناوری، نظامی، فرهنگی و غیره می باشند.
حببی صالحی
اتاق فکر یا کانون و اندیشکده تفکر، در اصطلاح امروزی، مرکز گروهی است که در مسائل جامعه پژوهش انجام می دهند و در فکر راه حل مسائل مختلفی، مانند سیاستگذاری های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی، مسائل فناوری، نظامی، فرهنگی و غیره می باشند.
خدای متعال در این زمینه میفرماید:
ترجمه: «بگو: من شمارا تنها یکچیز نصيحت مىكنم و آن اين است كه: خالصانه براى خدا، دو نفر دو نفر و يا يك نفر يك نفر، برخيزيد (و انديشههاى خفته را زنده كنيد). سپس بينديشيد که این همدم و همنشین (ديرينه) شما، جنزده و ديوانه نيست. بلكه او بیم دهنده شما از عذاب سختى است كه در پيش است». (سبأ: 46)
مفردات: «أَعِظُكُمْ» به معنای وعظ، پند، اندرز، نصیحت. منظور این است که خير و صلاح شمارا در اين سخن در نظر مىگيرم نه در مسئله ديگری. «بِواحِدَةٍ»: به معنای یک، یگانه و تنها، منظور این است که به یک خصلت و یگانه نصيحت. «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ»: به معنای قیام و برخاستن و دستبهکار شدن، یعنی برای خدا برخيزيد و دستبهکار شوید. «مَثْنى» به معنا دوتایی، منظورش اندیشیدن در حالت جمع و چندنفری هست. «فُرادى» به معنای یکیک، تنهاتنها، منظورش تفکر حالت فرد و انفرادی است. «تَتَفَكَّرُوا» به معنای تفکر و اندیشیدن. «بِصاحِبِكُمْ» صاحب به معنای یار، همدم، رفیق، همراه، همنشین، منظور در اینجا حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم است. «جِنَّةٍ» از جنگرفته شده به معنای جنون و دیوانگی.
در این آیه شریفه به اصل اتاق تفکر اشاره دارد و میرساند که مسلمانان هماره اتاق تفکر داشته باشند و قضایای حاد و مهم امت را در آن به بررسی و تحلیل بگیرند. هرچند آیه شریفه موردش خاص در مورد تفکر مشرکین نسبت به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است؛ اما طوری که روشن است قرآن اصول کلی قضایا را بیان میکند و مصادیق آن در زمانههای مختلف، میتواند مصادیق گوناگون داشته باشد. دستور به تفکر و اندیشیدن تکتکی و جمعی که در این آیه به مشرکین دادهشده یک مصداقی از تفکر در قضیه مهم نبوت و صداقت پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم است؛ ولی اصل دستور تفکر و اندیشه در قضایای مهم که اصل قرآنی است بر سر جای خود ثابت و دستور همگانی برای همه امت در همه زمانها و مکانهاست. خدای متعال چه زیبا تعبیر و تشویق میفرماید: ترجمه:(به آنها بگو من تنها شمارا به یکچیز اندرز مىدهم و آن اينكه براى خدا قيام كنيد. دو نفر، دو نفر، يا يك نفر، يك نفر، سپس انديشه كنيد).
انقلاب فكرى ريشه در هر انقلاب اصيل جوامع انسانی دارد. جوامع موفق، پیروز و همیشه در حال تحولهای مثبت و دگرگونیهای زیبای اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… همان جوامعی هستند که ملتهای شان اتاقهای فکر و اندیشکده ها ایجاد می کنند و با انقلاب اندیشهیی مثبت مواجهاند و در پشت تمامی بخشهای زندگی صاحبان فکرها و اندیشههای عالی و شخصیتهای نظریهپرداز به حیث تحلیلگران قضایای مهم جامعه، بهترین بازی های مثبت و تحول آفرین را انجام می دهند.
واقعیت امر این است که ریشهی تمامی اصلاحات و تفوقهای فردی و جمعی در گروه، بهکاراندازی فکرها و اندیشههاست و به میزان بیداری و آمادگی افکار بستگی دارد. ملتها که اتاق فکر ندارند و اندیشههای شان مرده یا خوابیده است، هماره در پسماندگی قرار داشته و مورد تهاجم دزدان ملی و بینالمللی دین و ایمان و اخلاق و فرهنگ و داراییهای معنوی و مادی و آزادیهای فردی و جمعی ملت ها، قرار دارند و هماره دستخوش بلعیدن این سارقان قرار میگیرند.
ازاینجهت خدای متعال در نهایت خیرخواهی و صلاحاندیشی بندگان (اعظکم) با تأکید فراوان (بواحدة) به ایجاد یک اتاق فکر خاص از برای خدا (لله)، و ما را به گونه انفرادی و جمعی (مثنی و فرادی) به اندیشه و تفکر (تتفکروا) فرامیخواند؛ بنابراین، اندیشیدن و برای این منظور «اتاق فکر» تکنفری و چندنفری ایجاد کردن و برای مصالح فردی و جمعی فکر کردن و مشکلات جامعه و ملت را ریشهیابی کردن، به قضایای مهم و حاد توجه کردن، برای مسائل ملی و بینالمللی چاره اندیشیدن و… از مصادیق روشن این آیه مبارکه در زمان حاضر و درخور ملت و دولت ماست.
برخی مفسران گفتهاند که متعلق «تتفکروا» گزاره «ما بصاحبکم» است، در این صورت حوزه تفکر خاص به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بر میگردد و تفکر در مسئله نبوت و صفات برجستهاى شخص پيامبر اسلام و عقل و درايت او را در بر میگیرد؛ ولی برخی دیگری از مفسران اسلامی طبق نگاه قانونگرایی کلی قرآن گزاره «تتفکروا» را بهاصطلاح حذف متعلق گرفتهاند که این دلیل بر عمومیت تفکر و اندیشه است. اندیشه و تفکر در همه بخشهای، زندگی مادی و معنوی، مسائل کوچک و بزرگ را شامل میگردد. نیز میرساند که انسانها در حالت تنهایی و فردی و هم در حال همگانی و جمعی بیندیشند، هم از فکر فردی خود استفاده کنند و هم از افکار جمعی و دیگران بهره ببرند، سپس اینهمه مشاورهها، تفکرها و اندیشههای فردی و جمعی، تنهایی و همگانی را یکجا نموده از آنیک قوت و توان بزرگی فکری و اندیشهای ایجاد کنند. از «تک فکری» و «استبداد فکر و رأی» اجتناب نمایند که مایهای تباهی و نابودی جوامع و ملتهاست.
البته همانطوری که خدای متعال میفرماید که «لله»، این اتاق فکر باید مخلصانه و از برای خدا باشد؛ زیرا اخلاص در کارها و بهویژه در اندیشیدن و تفکر و تعقل، خمیرمایهی سعادت و ثمر یابی هر مسلمان و جامعه اسلامی است.
روشن است که این قدرتهای استکباری و استعماری شرق و غرب که به این قدرت و توانایی در عرصههای مادی و نظامی و نظریهپردازی رسیدهاند، از همین ایجاد «اتاق فکر» رسیده اند و برای سربلندی ملت ها و جوامع شان کارهای شایسته خود انجام داده اند. تا حال کشورهایی مانند آمریکا، اروپای غربی و شرقی، آفریقای شمالی، استرالیا، چین، انگلستان و کانادا بزرگترین اتاقهای فکر و اندیشکدههای فکری را در جهان دارند. چگونه ممكن است که آئينى همچون اسلام با آییننامهای همچو قرآن که دستور به «اتاق فکر» یا هم در لابهلای آیات فراوان دستور به تعقل و اندیشدین میدهد؛ اما پیروانش «اندیشهخفته» و در همه عرصههای دولتداری و ملتمداری پسماندهترین دولتها و جوامع انسانی باشند!