اسلامیمقالات

رسول الله‌(ص)، از منظر قرآن‌کریم

بخش دوم

  1. 8. مقام«اسم اعظم» والاترین درجه در نزد الله(ج)

قرآن کریم درباره مؤمنان می فرماید: یعنی مردان الهی در پیشگاه خدا دارای درجاتی از قرب هستند ؛ اما در سوره آل عمران، می فرماید: یعنی خود مؤمنان درجات حقیقی قرب الهی اند. مؤمن به هر مقامی برسد عین درجه و کمال خواهد شد، همان طور که علم، عالم و معلوم متحدند، عمل، عامل و معمول هم متحد خواهند شد. بالاترین درجه وجودی ایمان، مقام شامخ خاتم الانبیاء است.

اگر دیگران دارای درجاتی متوسط اند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم دارای عالی ترین درجه جهان امکان و مظهر اسم اعظم، بلکه خود اسم اعظم است و اسم اعظم لفظ نیست تا کسی بتواند با فراگرفتن آن لفظ و آمیختن حروف و کلمات در نظام کیان، اثر بگذارد؛ مفهوم ذهنی هم نیست تا با تصور فکری آن، اثر عینی در جهان پدید آید؛ زیرا جهان هستی بر اساس نظام علت و معلول اداره می شود و کسی نمی تواند با حروف، کلمات و معانی اعتباری، در متن خارج، اثر بگذارد، اسم اعظم عالی ترین درجه جهان امکان و رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خود، اسم اعظم است و روح بلند و جان والای حضرتش که اسم اعظم و ریشه همه فیوضات تکوینی است می تواند در جهان امکان به اذن خداوند اثر بگذارد، زیرا اسمای فعلی، به اسمای ذاتی منتهی می شود و رسول الله، اسم اعظم و مقام شامخ وی، اعظم مقامهاست.

  1. 9. مقام«علم لدنی»

هیچ کس به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم علم نیاموخت فقط خداوند او را عالم و آگاه کرد و آنچه خدا به رسولش داد، نه از راه چشم و گوش مادی، که از راه جان و دل بود. در علوم حصولی که زاد راه مکتبهای بشری است، اول گوش، صداها را می شنود و یا چشم، نقش ها را می بیند، بعد فکر آن را می فهمد، اما آنچه را رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می یابد، اول جانش می بیند بعد چشم و گوشش: او نخست حقایق قرآن را با جان مبارکش دریافت، سپس الفاظ، کلمات، سوره ها و آیه های قرآن کریم را که معجزه الهی است با گوش شریفش شنید، به عبارت دیگر، هم لفظ قرآن، اعجاز غیبی است و هم محتوای آن، معجزه غیبی است. پس نحوه دریافت قرآن و معارف آن به عکس دریافت های علوم عادی است.

خداوند وحیی بر جان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ایجاد کرد که قابل وصف نیست:

چون آن مقام منیع منزه از وضع و قرارداد و مبرای از علم حصولی و ذهنی است، علمش لدنی است و علم لدنی در ردیف علوم دیگر نیست که موضوع و محمول داشته باشد، بلکه حقایق و معارف، وقتی از مقام لدن، یعنی از نزد «الله» فرا گرفته شد، «لدنی» نام دارد؛ پایین تر از آن مرحله، جای کسوت لفظ، کلمه، قرارداد، عبری، عربی و تازی است.

  1. 10. مقام «عصمت»

مقام عصمت شامل عصمت علمی و عصمت عملی می شود که به هر یک می پردازیم:

الف: عصمت علمی

همه انبیا در مسائل علمی، چه در یادگیری از وحی و حفظ و یاد دادن آن معصوم هستند. این ملکه علمی بدون شهود میسر نیست، زیرا انسان در عالم خیال، بافته های خود را بر یافته های عقل عرضه می کند و آن را مشوب می سازد، ولی اگر در حرم عقل ناب به سر برد و از دسترسی وهم و خیال رهید، معصوم خواهد بود و کسی که عین صراط مستقیم باشد، از آسیب وسوسه و دسیسه مصئون است.

ب. عصمت عملی

مقام منیع عصمت عملی برای کسی حاصل است که به مرز اخلاص رسیده باشد. در این حال، در حرم امن او شهوت و غضب باطل راه ندارد، چون وی، هر دو را مهار کرده است و وقتی انسان به مقام امن اخلاص راه یافت و جزو صالحان شد، تحت ولایت الله است و شیطان اقرار کرده که به آن مقام راه ندارد:

فضایل و مناقب پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در قرآن

قرآن کریم، در آیات متعددی به فضایل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم اشاره کرده است؛ فضایلی که منحصر به آن وجود مقدس است و هر یک از آنها از منقبتی از مناقب بی شمار آن وجود نازنین پرده برداشته است. در این بخش به تعدادی از آنها، به کمک آیات کریمه قرآن، اشاره می کنیم:

  1. 1. کلامش جز وحی نیست

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم که کلام و سکوتش مظهر کلام و سکوت خداست، هر چه می گوید وحی است:

یعنی آنچه را که به عنوان سنت، سیرت و گفتار دینی از او می شنوید، وحی است. این آیه کریمه به لفظ و لسان اختصاص ندارد بلکه مصئونیت منطق، رفتار، سنت و سیره او را نیز می رساند. به فرض از این آیه نتوان این معنای وسیع و فراگیر را استنباط کرد.

از آیه سوره انعام و سایر آیاتی که می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم جز از وحی تبعیت نمی کند: می توان به خوبی استظهار کرد که سیره رسول خدا چه در گفتار و رفتار و چه در املا ـ که کتاب تسبیبی است، هیچ گاه بدون اذن وحی نیست و در ابلاغ وحی نیز هرگز بخل نمی ورزد.

  1. 2. عظمت روحی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

در عظمت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم همین بس که خدای سبحان می فرماید:

«ما سوره مبارکه «فاتحه» و قرآن عظیم را به تو دادیم.»

کتابی که: «اگر حقیقت آن را بر کوه نازل می کرد، آن کوه متلاشی می شد؛ کوه توان تحمل عظمت قرآن را ندارد اما تو به خوبی آن را تحمل می کنی.»

  1. 3. او مظهر اسم «محیی» و «مغنی» است

خداوند سبحان، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را محور حیات قرار داده، او مظهر «محیی» است و پیروی از او حیات بخش است: مقصود از این حیات، حیات نباتی یا حیوانی یا حیات نازل ترین درجه انسانی و مانند آن نیست؛ زیرا خداوند به مردم خطاب نمی کند بلکه به مؤمنان خطاب می کند، به آنان که از اصل حیات اسلامی طرفی بسته اند، می فرماید: پیروی از پیامبر، شما را زنده تر می کند یا همچنان حیاتتان را محفوظ نگه می دارد.

در این آیه با خطاب تشریفی می فرماید: ای کسانی که با مؤمن شدن بخشی از حیات خویش را تحصیل کردید، پیرو محور حیات باشید تا حیاتتان محفوظ بماند، یا به حیات برتر راه یابید، اگر ایمانتان ظاهری است بکوشید آن را باطنی کنید، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم محور حیات است یعنی خود زنده است، پیروی از او نیز حیات جاودانه می بخشد.

خدای سبحان، رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را مظهر«غنی» می داند، اغنا و بی نیاز کردن را به او نسبت داده می فرماید: بداندیشان نخواستند از مؤمنان انتقام بگیرند مگر این که خداوند و پیامبر آنان را بی نیاز کرد: آن اندازه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرد شاخص و برجسته ای است که مظهر «مغنی» می شود.

این که خدای تعالی اغنای پیامبر را در ردیف اغنای خود بیان فرموده نشانه آن است که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله وسلم، مظهر این نام شریف است؛ خداوند در میان پیامبران، صفت برجسته «اغناء» را به کسی جز پیامبر ـ صلی اللّه علیه وآله وسلم اسناد نداده است، سر این نکته آن است که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم بنده کامل است و بندگی، اصلی است که انسان را مظهر ربوبیت می کند و لازمه اطاعت از خداوند، بی نیازی از غیر او است: و اگر این اطاعت به کمال مطلوب رسید، آن بنده محض و مطیع صرف، مایه بی نیازی دیگران هم خواهد شد و در حقیقت، آن بندگی خداست که مغنی است.

  1. 4. تجلیل خداوند نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خطاب

خدای سبحان، از نظر ادب محاوره، حرمتی خاص برای پیامبر خاتم صلی اللّه علیه وآله وسلم قایل است که برای انبیای پیشین قایل نبوده. انبیای گذشته را با نام مخصوص آنها خطاب می کند، اما هرگز نام مبارک پیامبر اسلام را به عنوان «یا محمد» نمی برد بلکه همیشه از او با تعبیرهای تجلیل آمیزی همچون: «ای پیامبر»، «ای رسول یاد می کند».

ولی درباره رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم علاوه بر خطاب جلالت آمیز خود، به بندگان نیز می آموزد:

«هر گاه خواستید پیامبر را صدا بزنید او را مانند مردی عادی صدا نزنید.»

بلکه هم نحوه صدا زدن و هم اصل آن آمیخته با تجلیل و تکریم باشد.

  1. 5. دارنده شرح صدر

خداوند سبحان به رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید:«ما برای این که تو را به مکتب لدی اللهی برسانیم و از ام الکتاب برخوردارت کنیم، ظرف دلت را باز کردیم تا گنجایش این علوم را داشته باشی.»

«آن بار توان فرسا را از دوش تو برداشتیم و سینه ات را گشودیم، مانعی از درون و فشاری از بیرون نداری، می توانی اسرار را بنگری و سختی ها را تحمل کنی.»

  1. 6. درود فرستادن خدا و ملائکه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

مقام پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم آن قدر والاست که آفریدگار هستی و تمامی فرشتگان بر او درود می فرستند و خداوند به همه مؤمنان دستور می دهد که آنها هم بر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله وسلم درود بفرستند:

«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند، ای کسانی که ایمان آورده اید! بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *