اجتماعی

رعایت اصل حسن نیت، امری پسندیده است

حسن نیت به مفهوم رعایت درستی وپرهیز از کذب ودروغ، خدعه ونیرنگ، درقرآنکریم در قا لب ها ومضامین مختلف ومتنوعی مورد توجه قرار گرفته است .

حسن نیت به مفهوم رعایت درستی وپرهیز از کذب ودروغ، خدعه ونیرنگ، درقرآنکریم در قا لب ها ومضامین مختلف ومتنوعی مورد توجه قرار گرفته است . قرآنکریم سرشار از مضامین وتعابیری  است که انسان ها را به درستکاری، رعایت انصاف وعدالت امر می نماید، برخی از آیاتی که در این حوزه مورد توجه واستناد فقها بوده است مختصراً بررسی می گردد. آیه ۱سوره مائده مؤمنان را امر به وفا به عهد وپیمان می نماید. و از دلایل مهم برای پای بندی متعاقدین درمعاملات می باشد. در عین حال به نظر می رسد که این آیه علاوه بر دلالت بر لزوم قردادها ووجوب وفا به عهد

می تواند مبنای محکمی برای بحث حسن نیت در قراردادها نیز به شمار رود.

آیه ۲۹سورۀ نسأ، تملک وتصرف در اموال دیگران از راه های باطل ونامشروع را نهی نموده ورضایت طرفین را برای این منظور شرط دانسته است . درآیات ابتدایی سوره «مطففین» نمونه‎ی دیگرازدرج حسن نیت  در قرآنکریم است، خداوند متعال کم فروشان را موردعتاب قرارداده ورفتار آنها یی را که دروزن کردن در ست عمل نمی نمایند وموقع ستاندن به طور کامل می گیرند ولی چیز ناقص به دیگران می دهند، قبیح شمرده است. به هر تقدیر،آیات فراوانی از قرآنکریم به این مضمون پر معنی دلالت دارد. رعایت صداقت وپرهیز از تقلب، نادرستی ودروغ درقالب ها وعبارت های مختلف در قول وفعل رسول الله صلی الله علیه وسلم  نیز مورد تأکید قرار گرفته است . مراد از حسن نیت درفقه اسلامی این است که شخص درحین انجام عمل حقوقی، عمل خود را شرعی بداند در همه حال صداقت داشته وعمل خود را صا دقانه ودرنهایت انصاف انجام دهد. برای منافع طرف مقابل اقدام نماید وبرخلاف هدفی که عقد برای آن  تعیین شده عملی انجام ندهد. درفقه اسلامی، منظور از حسن نیت این است که در معاملات همواره حسن نیت فرض گرفته شود مگر آن که خلاف آن ثابت شود، رعایت اصل حسن نیت نه تنها امری پسندیده، بلکه عدم رعایت آن بسیارمذموم واز موجبات تزلزل در انجام معاملات می باشد. بسیاری از معاملات وروابط بین متعاقدین، مبنی بر رعایت امانت واعتماد صورت می‌گیرد وکسی که از محدوده حسن نیت یا موضوع حق تجاوز نماید .عمل اوسوء استفاده از اجرای حق تلقی می گردد. تقصیر تنها باخروج از حق حاصل نمی شود، بلکه با سوء استفاده ازحق نیز محقق می شود . قاعده در استعمال حق این است که هرکس می تواند ازحقوق خود به طورمشروع ودر حدود شریعت اسلام استفاده کند وچنین استفاده ای مسؤلیت آورنیست.  شخصی که از حق خود در حدود شریعت استفاده می کند، مسؤل خسارت ناشی ازآن نمی باشد. مانند رقابت سالم میان تجار، یعنی کسی در محلی دکان دارد وهمۀ مردم محل از اوخرید می کنند ودر آمد بالایی دارد، چنانچه فرد دیگری بیاید ودر آن محل دکان باز کند، به طور طبیعی مشتری دکان اول به نصف کاهش می یابد .افتتاح دکان از طرف شخص دوم در آن محل، گرچه باعث ورود خسارت  یا کاهش منفعت شخص اول می شود اما از آن جایی‌که کار وعمل شخص دوم در راستای حق ودر حدود شریعت بوده، هیچ مسؤلیتی به بار نمی آورد. واگر هدف اصلی صاحب حق، استفاده ازآن به هدف اضرار غیرباشد. ویا مالکی بدون داشتن نفع مشروع وبه قصد اضرارهمسایه دود کش مرکز حرارت خانه خود را بالا ببرد تا از نور خانه همسایه، بکاهد از اقدام او جلوگیری می شود. معمولاً در مقایسه قاعده سوءاستفاده از حق با قواعد حقوق اسلام، به قاعده لاضرر توجه می‌شود. این قاعده که از قواعد مسلم ومشهور فقهی است . مطابق قاعده مذکور کسی نمی تواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم تضرر همسایه شود مگر تصرفی که به قدر متعارف وبرای رفع حاجت ویا رفع ضررباشد در تصرفات شرعی ومتعارف، اگر مالک نه تواند رفع نیاز ویا دفع ضرر را ثابت کند وتصرف مالک زیانبارباشد به دلیل سوء استفاده از حق مسؤل جبران خسارت می باشد ودربعضی از موارد نیز محکمه می تواند حکم به از بین رفتن منبع ضرر داده ویا از ادامه تصرفات مالک ممانعت نماید. درمعامله صوری اصولاً قصد انشاء وجود ندارد و وجود قصد اضرار ویا عدم آن تاثیری در معامله باطل ندارد .اگرچه  شخص این اختیار را دارد که اموال خود را به صورت معوض ویاغیر معوض به دیگران انتقال دهد ولی در مواردی  که این انتقال منجر به ورود ضرر به دیگری شود وقصد اضراراثبات شود این اقدام مالک اثری نخواهد داشت . استفاده متنفع باید درحد متعارف باشد اجرای حق خارج از حدود متعارف که منجر به ورود ضرر به مال موضوع انتفاع باشد، ممنوع

می گردد. باید دانست که معیار تمیز اجرای حق وسوء استفاده از حق چیست؟ بایست یاد آورشد که سوء استفاده ازحق ناظر به موردی است که اضرار به غیر درمفاد وطبیعت حق موجود باشد، مانند فسخ قرداد، لیکن، جایی که اجرای حق مستلزم زیان دیگران درحال متعارف خود نیست، کسی باعمل نا شایسته ی خود به دیگران صد مه  می زند حقی در این باره ندارد تا بتوان ادعا کرد که از آن سوء استفاده شده است برای مثال اگرقاتلی با کارد خود به مقتولی حمله کند، نباید گفت ازحق مالکیت خود بر کارد سوء استفاده کرده است . هیچ کسی حق حمله بر دیگران را ندارد وطبق احکام شرعی با او رفتار

می شود.  عرف این است که همسایه برخی ضررهای اجتناب پذیر را از همسایه بپذ یرد ؛ مانند دود همسایه  درحیاط وحویلی دیگری یا وقتی یکی از ساکنان کوچه ساختمان سازی می کند، سروصدایی که از محیط کار ایجاد می شود همسایه ها را اذیت می کند.همه این ها، عادی ومتعارف است واگر ضرررساندن همسایه از حد متعارف تجاوز کند، مسولیت به بار می آورد. مالک نمی تواند از ورود گاز ودود وامثال آن ها از املاک مجاور به ملک خود که ضرری ندارد و یا ضررآن بی اهمیت است جلوگیری کند .اگر ضررمهم باشد، لیکن ناشی از استعمال مالک به طور متعارف باشد، مانند اینکه از روشن کردن موتر صدا درخانه همسایه می پیچد نیز نمی توان مانع شد . به آنچه بیان شد زیان دیده افزون بر ورود ضرر ورابطه علیت میان ضرر وارده وعمل زیان بار، غیر عادی بودن کار زیان بار را در محکمه  اثبات کند. در این بحث، تعداد محدود از آیات قرآنکریم که در آن ها به موضوع منع اضراروقصد اضراربه غیر ومنع عدم رعایت حسن نیت اشاره شده است، بطور اختصار مورد بررسی قرار می گیرد.

الف – آیه ۱۸۰ سوره  بقره در مورد وصیت به معروف احتمال های مختلفی مطرح شده که از جمله آنها وصیتی است که درآن به ورثه ضرروارد نشود.

ب – درآیه ۱۲سوره نساء مقصود آن است که وصیت نباید به قصد ضرربروارث ومحروم کردن وی ازارث انجام شود ؛ یا موصی، به دینی اقرار کند که واقعیت ندارد به طور کلی وصیتی که به قصد واراده اضرار به وارث صورت گیرد ممنوع می باشد.

ج – در آیه ۲۳۲سورۀ بقره، نیز مصداقی از سوء استفاده در اجرای حق مطرح شده است .ظاهرآیه آن است که اولیاء وسرپرستان را درمورد منع زن از ازدواج باشوهر پس ازطلاق با قصد لجاجت و به انگیزه دشمنی نهی کرده است.امروزه رعایت اصول حسن نیت دراجرای حقوق وتعهدات، کاملاً مورد توجه قرار می گیرد ونقض این اصل می تواند حقوقی به دنبال داشته باشد . در تعدادی از آیات قرآنکریم، تعبیر معروف نیز به کاررفته است وبرخی ازمفسران معروف را به قصد اضرارتفسیر نموده اند. به تعبیر برخی ازمفسران، معروف چیزی است که در آن ظلم وانحراف وجود ندارد. ازنظرشرعی تصرفی که صرفاً به قصد اضرار بوده ویا نفع وضرری برای مالک این تصرف متصور نباشد حرام است واگر شرع تسلط وتصرف مالک را تنفیذ کرده است در همان حدودی است که عرف می پذیرد وبدیهی است که عرف رفتار بیهوده ویا زیان آور کسی را مجاز نمی دارد. یکی ازنمونه های سوءاستفاده  از حق در جایی است که مالک، حق خود را به قصد اضرار به غیر اعمال می کند، چنانکه مالک، نفع آشکاری از اعمال حق به ترتیبی ازضرری که برگزیده است نداشته ولی ازضرری که به غیر میرسد آگاه باشد؛ این قرینه برقصد اضرار تلقی می شود. بنا برین مالکی که بدون داشتن نفعی آشکار درملک خود دیوار را احداث می کند که مانع از ورود نور وهوا به ملک همسایه می شود سوء استفاده کننده از حق است. حق برای این به وجود آمده که به سود صاحب آن به کاررود . لیکن اگر کسی از امتیازی که شریعت به اوداده است برای رفع نیازمند یهای مادی وعاطفی خود استفاده نکند  وهدف او جلب منفعت یا دفع ضرری نباشد وبرعکس بخواهد ودیعه شرعی جامعه را برای آزاردیگران به کار برد، از حق سوءاستفاده کرده است. قاعده در استعمال حق اینست که هرکس می تواند از حقوق خود به طور مشروع ودرحدود شریعت استفاده کند. وچنین استفاده ای مسؤلیت آور نیست واگر کسی ازحق خود استفاده کند وازین طریق باعث ورود ضرربه دیگری شود مسؤلیت دارد. براساس حسن نیت می توان تعهداتی را ایجاد نمود وبر طرفین تحمیل کرد، در حالیکه در سوءاستفاده از حق، باید حق به وجود آمده را بدون سوء استفاده اعمال نمود چنانچه در اجرای حقی تردید درسوء استفاده مطرح باشد به دلیل وجود حق باید اجرای آن حق را بلا مانع شناخت وحتی الامکان ذیحق را مورد حمایت قرارداد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *