امتیازات سفیران و دیپلمات ها
سفیران و فرستادهها در اسلام از یک سلسله امتیازات و امنیتهایی بهره میبرند. گاهی امتیاز جانی و گاهی امتیاز مالی و گاهی امتیاز عدم اخذ مالیات در حالات مخصوص است؛ بنابراین، از مصونیتهای جانی و مالی و از مصونیتهای شخصی و اقتصادی، بهره مند هستند.
حبیبی صالحی
سفیران و فرستادهها در اسلام از یک سلسله امتیازات و امنیتهایی بهره میبرند. گاهی امتیاز جانی و گاهی امتیاز مالی و گاهی امتیاز عدم اخذ مالیات در حالات مخصوص است؛ بنابراین، از مصونیتهای جانی و مالی و از مصونیتهای شخصی و اقتصادی، بهره مند هستند. بهرهگیری از این امتیازات در تمام حالات وجود دارد، چه حالت صلح و آرامش باشد و چه حالت جنگ و ناامنی.
نصوص شرعی برای سفیران امتیازات قائل شده است. رفتار نبی کریم ﷺ و گفتار او نیز بیانگر امتیاز برای آنان است. ابن النواحة سفیر و فرستادهای مسلیمه کذاب هنگامیکه محضر پیامبر اکرم ﷺ آمد و سخنهای نامناسب گفت، پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
« اگر تو سفیر و فرستاده نمیبودی، میکشتمت.»
فقهاء و اندیشمندان مسلمان بر اساس این نصوص و سنت رفتاری و گفتاری پیامبر اکرم ﷺ، برای سفیران و فرستادهها امتیاز و مصونیت قائل شدهاند. این امتیازات برای سفیران بر اساس مقتضیات وظیفه و مصلحت ضروری ادای رسالت آنهاست.
در زیر به بررسی این امتیازات میپردازیم.
- 1. مصئونیت شخصی
اسلام به شخصیت سفیر و فرستاده حرمت قائل است. هنگامیکه سفیر یک کشور و یا یک ملت به کشور اسلامی وارد شد، از امنیت عام و تام شخصی برخوردار است؛ بنابراین، هیچگونه تعرض بر شخص، جان و خون او و هیچگونه تجاوز بر او مانند تعذیب، حبس و زندانی کردن، از طرف هیچکسی جواز ندارد. بلکه دولت اسلامی مکلف است از که سفیران و فرستادههای دیگران حراست و نگهبانی کند؛ زیرا ورود شخص بهعنوان سفیر در کشور اسلامی، عقد امان محسوب میگردد و وفای به عهد از اوصاف عالی سیاست دیپلماسی اسلامی است. بلکه تمام دیانتها به این اصل احترام دارند به سفیر و فرستاده نزد شان مصئون است و به آن هیچگونه تعرضی نمیکنند.
جایگاه احترام به سفیر و احترام به آن از سنت رفتاری پیامبر اکرم ﷺ روشن است. رسول ﷺ از سفیران که برای اهداف مختلف محضر وی میآمدند، استقبال میکرد و به شخصیت آنان احترام میگذاشت و با کلمات زیبا و عالی پیش آمد میکرد. چنانکه برای صفوان بن امیه که فرد مشرک بود، فرمود:
بااینکه صفوان یک فرد مشرک بود، بازهم پیامبر اکرم ﷺ او را با کنیهاش خطاب کرد؛ زیرا صفوان دارای شرف و جایگاه در میان قوم خود بود.
شمس الائمه سرخسی رحمهالله چنین مینویسد:
«سفیر و فرستاده از هردو جانب در امان است. این روش در جاهلیت و اسلام رایج بوده است؛ زیرا کارهای آشتی و جنگ بدون سفیر و فرستاده انجام نمیشود؛ بنابراین، سفیران باید در امان باشند تا بتوانند رسالت خویش را ادا کنند. هنگامی افرادی (ابن النواحه و ابن اثال، سفیران مسلیمه کذاب) محضر رسولالله ﷺ سخنهای نامناسب را گفتند، پیامبر ﷺ فرمود: اگر تو فرستاده نمیبودی، میکشتمت. از این روشن میشود که فرستادهها در امن و مصئونیت قرار دارند.»
عبدالله بن مسعود رضیاللهعنه ذیل فرموده ای بالای پیامبر اکرم ﷺ میفرماید:
« از همان روز تا حال رسم بر این است که هیچ سفیر و فرستادهای کشته نشود.»
ظاهر است که اسلام به سفیران مصئونیت شخصی و جانی عطا کرده و از آن شخصیت و جان آنان حمایت همهجانبه مینماید هیچگونه غدر و خیانت به جان و شخص آنان را برنمیتابد. تاریخ اسلام نیز شاهد و گواه این مطلب است. چنانکه در جنگهای صلیبی، صلیبیها سفیران و فرستادههای مسلمانان را میکشتند، اما صلاحالدین ایوبی معامله بهمثل انجام نمیداد بلکه مطابق قوانین دین مبین اسلام از جان و شخصیت سفیران و فرستاده حفاظت میکرد. دولتهای غربی و دنیای معاصر با قانون بینالملل حامی حقوق بشر تا هنگام «کنوانسیون جنیف» و «توافقنامه وین» از این قانون عالی بشری بیخبر بودند تا اینکه در سال 1994 م در جنیف و در سال 1961 م در وین به آن متوجه شده در قانون گنجانیدند.
- 2. مصئونیت مالی
ازآنجای که برای سفیران مصئونیت جانی و شخصی ثابت است، به تبعیت آن مال و دارایی آنان نیز مصئون است؛ بنابراین برای هیچکسی جایز نیست که به اموال سفیران را بگیرند و یا بر آن اعتداء و تجاوز کنند. اگر کسی مال سفیر را تلف کند، باید تاوان بپردازد.
علامه علاءالدین کاسانی رحمهالله مینویسد:
«اما حکم امان این است که امنیت برای کافران ثابت میشود؛ زیرا کلمه امان بر آن دلالت دارد که آن کلمه: «أمنت: من امان دادم» هست؛ بنابراین، مصئونیت برای آنها از کشتن، اسارت، بردگی و غنیمت گیری ایجاد میشود؛ پس برای مسلمانان، کشتن مردان آنان، اسارت زنان و فرزندان آن و غنیمت گیری اموال و دارایی آنان، حرام است.»
اینچنین سفیران از دادن مالیات اموالی که با خود به کشور اسلامی میآورند و در آن قصد تجارت ندارند، معاف هستند؛ اما اموال که برای تجارت میآورند، باید مالیات بپردازند. شمس الائمه سرخسی رحمهالله مینویسد:
«درنتیجه امان، اموال و حیوانات آنها نیز در مصونیت داخل میشود؛ زیرا آنان را امن دادهشده است تا بتوانند در قلعههای خود زندگی کنند؛ پس روا نیست که بر اموال آنان تجاوز شود؛ مگر آنچه را که پیش از صلح و سازش گرفتهاند.»
همو مینویسد: «پس از تعرض و تجاوز از امان دادن مطلع شدند، پس باید آنچه را که گرفتهاند، بازگردانند و آنچه را که از اموال هلاک کردهاند تاوان بدهند و اگر خون کسانی از آنان را ریختهاند، دیت آن را از طریق عاقله بپردازند.»
امروزه در تعامل دیپلماسی نیز اینچنین مروج است که اموال دیپلمات مصونیت دارد و از آنها مالیات گرفته نمیشود، کشور اسلامی نیز میتوانند مطابق تعامل و شرایط وضعشده، عمل کند.
همو مینویسد:
«اگر کشورهای غیر اسلامی، در امنیت و مصونیت سفیران و فرستادگان، تصریح کنند که مسئول مالیات مسلمانان نباید چیزی از آنها بگیرند، اگر با سفیران ما نیز چنین رفتاری کنند، بر مسلمانان لازم است که آنان نیز چنین شرایطی را وضع نموده و به آن وفا کنند؛ زیرا این شرط مطابق با شریعت است و باید انجام شود.»
در تعامل دیپلماسی معاصر برای دیپلماتها انتقال اموال تجارتی ممنوع است؛ زیرا تجارت با پلان دیپلماسی در تضاد است و اگر دیپلمات به کار تجارتی بپردازد، از اهداف اصلی خود بازمیماند؛ بنابراین، اگر دیپلمات با خود اموال تجارتی داشت، از مالیات معاف نیست و باید از اموال تجارتی وی مالیات اخذ گردد. توافقنامه وین نیز بر این اصل اسلامی تأکید میکند.
- 3. مصئونیت قضائی
در قوانین بینالملل، سفیران و دیپلماتهای دولتها از مصونیت قضایی برخوردار هستند. پس برای محاکم و قضای دولتهای که به آن فرستادهشدهاند، اطاعت نمیکند. همچنان برای ادای گواهی در محاکم دولت فرستاده اجبار و اکراه نمیشوند و اگر خود خواسته باشد، میتواند در محاکم گواهی بدهد.
در نظام قضا اسلامی، مسئله مصونیت قضایی دیپلماتان به شرح زیر تفصیل دارد:
– اگر موضوع دعوی بر دیپلمات، موضوعات مالی یا جنایی باشد و در کشور غیر اسلامی انجام شده باشد و بعداً مسئله نزد قاضی مسلمان بیاید، قاضی به آن توجه نمیکند و این دعوی نیز شنیده نمیشود؛ زیرا مسئله درجایی انجامشده که قضاء بر آن ولایت ندارد و احکام اسلامی نیز آنجا جاری نمیشود.
– اگر موضوع از معاملات مالی در کشور اسلامی باشد، دیپلمات باید برای قوانین قضاء کشور اسلامی تسلیم باشد و قاضی مسلمان اگر دعوی نزدش آمد، میتواند در مورد آن حکم کند.
– اگر موضوع از مسائل جنایی باشد و آنهم در عرصه حقوق العباد، سفیر و دیپلمات باید به قضاء اسلامی تن دهد و قاضی حکم مجازات میکند.
– و اگر موضع از مسائل جنایی در عرصه حقوق الله بود، حد و عقوبت از وی مرفوع است، مجازات بر وی جاری نمیشود؛ اما در قتل عمد از مال وی دیت گرفته میشود و در قتل خطا از عاقله وی دیت اخذ میگردد.
– در مورد ادا شهادت دیپلماتان و سفیران، حنفیه به این باورند که آنان اصلاً به ادا شهادت و گواهی مکلف نیستند، مگر اینکه گواهی مربوط به امنیت ایشان باشد.
- 4. مصئونیت سیاسی
سفارتخانهها، حوزه خاص و حریم خصوصی زندگی سفیران و دیپلماتها هست. اسلام به کسی اجازه نمیدهد که در حریم خصوصی کسی وارد شود؛ بنابراین، کشورهای میزبان مکلف است که بر اساس مکلفیت حفاظت، به کسی اجازه ندهد که بدون اجازه وارد سفارتخانهها و حریم خصوصی سفیران شوند، حتی نیروهای امنیتی کشور میزبان نیز نمیتوانند وارد سفارتخانهها شوند. البته اگر از سفیر و یا اداره سفارتخانه اجازه گرفته شود، پس از اجازه میتوانند وارد شوند.
خدای متعال میفرماید:
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! در خانههای غیر از خانههای خودتان وارد نشوید تا اینکه اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید؛ این برای شما بهتر است؛ شاید پند بگیرید.
این آیه شریفه در کنار آداب معاشرت و دستور اجتماعی، به حفظ عفت عمومی و حریم خصوصی افراد و اجتماع اشاره دارد که قبل از تصمیم و اجازه ورود و جلب موافقت، نباید کسی در حریم خصوصی کسی وارد شود. آیه کریمه با بکار بردن کلمه «تَسْتَأْنِسُوا» که از کلمه انس است، میرساند که باید اجازه توأم بامحبت، لطف، صداقت، دوستانه و کاملاً مؤدبانه و خالی از خشونت باشد.
خانهای که در آیه ذکرشده است، خانه فردی باشد یا اجتماعی و سیاسی، مانند سفارتخانهها، میباید که این خانه در عموم دارای امنیت باشد تا انسانها بتوانند بافکر آرام، کارهای فردی یا اجتماعی و سیاسی خود را انجام دهند. اینها پیامهای اسلام در باره مصونیت سیاسی سفیران و دیپلماتها است که قرآن به آن اشاره دارد. دستور اسلام در این زمینه بسیار مؤکد است. آداب و مسائل ریزی که در این زمینه ارائه نموده کمتر نظیر آن در جای دیگری وجود دارد.
فخرالدین رازی روایت میکند که این آیه در خصوص همین حریم خصوصی اجتماعی نازلشده است، وی چنین نقل میکند:
«روایت است که حضرت ابوبکر صدیق رضیاللهعنه به پیامبر اکرم ﷺ گفت: خدای متعال بر شما آیه ی «استیذان» را نازل کردهاند. ما در هنگام تجارت در این سرای ها و مسافرخانهها رفتوآمد میکنیم، آیا بدون اجازه وارد آنها نشویم؟ آنگاه این آیت نازل شد.»
همو مینویسید:
«زیرا کسی که بر وی بدون اجازه حمله شود، در امان نیست، اینکه بر موردی حمله شود که دیدن به آن مجاز نیست، یا که مردم نمیخواهند که آن مورد حالتشان را دیگران را بدانند. این موارد از باب علتهای است که نص بر آن صراحت دارد. دیگر اینکه این کار تصرف بر ملک غیر است و باید بدون رضایت و اجازهای آن نباشد، وگرنه شبیه غصب میگردد.»
کنوانسیون «وین» نیز بعدها به این قانون ارزشی اسلام متوجه شد و در ماده (۲۲) خود، اماکن دیپلماتیک و کنسولی و هیئتهای دیپلماتیک را دارای «مصونیت سیاسی» قرار داد؛ ازاینجهت، این قانون قرار گذاشته است که پلیس و نیروهای امنیتی کشور میزبان نمیتواند وارد محدوده دیپلماتیک کشور دیگری شوند. نمایندگان یا کارگزاران دولت میزبان تنها با اجازه سفیر و در غیاب سفیر، به اجازه رئیس هیئت نمایندگی، حق ورود به محدودهای سفارتها را دارند.
- 5. بهرهگیری از حقوق شخصی و حقوق عامه
یکی از امتیازاتی که سفیران و دیپلماتها از آن برخوردارند، آزادی آنان در اجرای مراسم عبادی و شعائر دینیشان و آزادی آنان در حملونقل در درون کشور اسلامی در مناطق مختلف است.
5-1. حق اجرای شعائر دینی:
وفدهایی که در دوران نبی کریم ﷺ حضور مییافتند، گرچه آنان را به اسلام دعوت میکردند؛ اما هیچیک را از اجرای مراسم عبادیشان ممنوع قرار داده نمیشد و نه به آنان زور گفته میشد و نه بر آنان سخت میگرفتند و نه بر اینکه ایمان نمیآوردند، ملامت میشدند. چنانکه وفد نصارای نجران که در محضر پیامبر اکرم ﷺ بودند، به هنگام نمازشان، از جای برخاستند و در گوشهای مسجد نبوی نمازشان را ادا کردند.
امام ابوجعفر محمد بن جریر طبری رحمهالله چنین روایت میکند:
«آنان نزد رسولالله ﷺ در مدینه آمدند و در مسجد او به هنگام نماز عصر وارد شدند، درحالیکه لباسهای عالمان به گونه جبه و چادر پوشیده بودند. در زیبایی مردانی مانند بلحارث بن کعب -روای میگوید: برخی از کسانی از اصحاب رسول خدا که آنان را دیدن، گفتند: ما بعد از آنان هیئتی آنچنانی مانند آنها ندیدیم! – چون وقت نماز فرارسید، آنان در مسجد رسول خدا نماز خواندند و رسولالله ﷺ فرمود: آنان را بگذارید. پس آنان به سمت مشرق نماز خواندند.»
5-2. حق اقامت در کشور اسلامی:
سفیران و دیپلمات بر اساس تعهدی که به کشور اسلامی آمدهاند، حقدارند که برای ادای مسئولیتشان اقامت داشته باشند و در درون کشور اسلامی حملونقل داشته باشند.
مدت این اقامت را فقهای حنفیه و امام محمد بن الحسن شیبانی رحمه الله به یک سال محدود کردهاند. البته این محدودیت مسئله اجتهادی است، کشورهای میتوانند طبق مصالح کشورداریشان مدت را دیپلماسی را تعیین کنند. طوری که در قانون معاصر دیپلماسی کشورهای امروزی رایج است.
شمس الائمه سرخسی رحمهالله مینویسد:
«فرد امان و پناه دادهشده اگر اقامتش در کشور ما طولانی تر شد، حاکم به او میگوید که اگر از امروز تا یک سال دیگر در اینجا ماندی، تو را ذمی قرار میدهیم. پسازاین اگر قبل از یک سال بیرونشد، رها میشود و اگر سال گذشت و بیرون نشد، از وی خراج گرفته میشود و پسازاین حق بازگشت به کشور خود ندارد.»