جوانان مایهی امید جامعه استند
جوانان، مایهی امید خانوادهها، نیروی زندهی جامعه و ستون فقرات ملک و ملت استند.
جوانان، مایهی امید خانوادهها، نیروی زندهی جامعه و ستون فقرات ملک و ملت استند.
جوانان در بدنهی ملت و مردم حیثیت عضو مهمی را دارند که بدون آنان دستگاه زندگی و کاروبار جامعه به رکود مواجه میشود و از فعالیت باز میماند.
اما دردا و دریغا که؛ جوانان در افغانستان از آوان کودکی تا عنفوانجوانی، از اوج جوانی تا به کهنسالی و حتی تا دروازهی مرگ، با مشکل فراوانی دستوپنجه نرم میکنند و در آتش رنج و زحمت میسوزند.
جوانان در عهد طفلی به جایی که به مدرسه و مکتب بروند، متاسفانه رهسپار پیشبرد امور زندگی میشوند، برای به دست آوردن یک لقمه نان، هزاران رنج و زحمت را متقبل میگردند و از نعمت درس، سواد و دانش محروم میمانند.
برخی از جوانان را پدران شان باوجود مشکلاتی که دارند، کوشش میکنند که به مدرسه، مکتب و پوهنتون، دروس خود را پیش ببرند، اما وقتی اینها از مدرسه، مکتب و یا پوهنتون فارغ میشوند، فقر و بیکاری دامن شان را میگیرد و در منجلاب پریشانی و سرگردانی غرق میشوند.
در بیست سال پسین، سالانه هزاران در هزار جوان از مکاتب، پوهنتونها و مراکز علمی فارع میشدند، ولی حکومت دلسوز و دولتی که غم آنان را میخورد و دست شان را میگرفت درآن وقت، وجود نداشت.
در بیست سال دورهی فلاکتبارِ جمهوریت، دولتمردان و زمامداران امور همه غرق عیشونوش بودند و جوانان که بهترین منبع بشری هستند، به یاد شان نبود و حتی یکبار روزگار سیاه این طبقهی محروم در لوح خیال شان هم، نقش نبست.
از سوی دیگر پس از انقلاب ۷ ثور، سیستم تربیه، تعلیم و تحصیل شدیداً آسیب دید و کیفیت درسی در مکاتب و پوهنتونها به حد آخر سیر نزولی خود را پیمود.
این نیز ضربهیی از ضرباتی بود که در ستون فقرات پیکر اندیشهی جوانان وارد گردید و جوانان از نعمت سواد، علم و دانش کماحقه برخوردار نشدند.
اما، با آنهم امروز افغانستان، جوانان تعلیمیافته، تحصیلکرده و استعدادهای زیادی دارد که از بیکاری و بیسرنوشتی رنج میبرند و زندگی تلخ و تاریکی را در این سرزمین سپری میکنند.
جوانان کشور اعم از باسواد و بیسواد، روزگار مناسبی ندارند و لحظات شان به سختی سپری میگردد، گوهر درخشان عمر شان ضایع میشود و خرمن زندگی شان بر باد فنا میرود.
جوانان کشور از امارت اسلامی افغانستان امید و توقع زیادی دارند و نظام ما نیز مسئولیت دارد تا به جوانان، زمینهی شغل و کار را مساعد سازد و این رنجدیدگانِ تاریخ را از لجنزارِ فقر، تنگدستی، روزگار سیاه و تباهی بیرون آورد، تا جوانان ما بتوانند قامت خود را از زیر بار زجر و زحمت بلند نمایند و مانند جوانان دیگر کشورها، از نعمتهای زندگی بهرهمند شوند و لذت ببرند.