عوامل قرآنسوزی در غرب و اروپا چیست ؟
طوریکه همه میدانیم؛ در هفتههای اخیر موجی از قرآنسوزی در کشورهای اروپایی و غربی راهاندازی شد تا جاییکه گفته میشود در شش ماه اخیر، ششبار قرآنکریم توسط این کوردلان تاریخ بهآتش کشیده شده است و اسفبارتر از همه که این واقعات تکاندهنده، با مجوز رسمی از طریق دادگاهای کشورهای اروپایی و غربی آنهم با حمایت نظام و تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور پولیس انتظامی صورت گرفته است.
مولوی میرویس عزیزی
آن کتاب زنـده، قـرآن حکیم
حکمت او لایزال است و قدیم
طوریکه همه میدانیم؛ در هفتههای اخیر موجی از قرآنسوزی در کشورهای اروپایی و غربی راهاندازی شد تا جاییکه گفته میشود در شش ماه اخیر، ششبار قرآنکریم توسط این کوردلان تاریخ بهآتش کشیده شده است و اسفبارتر از همه که این واقعات تکاندهنده، با مجوز رسمی از طریق دادگاهای کشورهای اروپایی و غربی آنهم با حمایت نظام و تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور پولیس انتظامی صورت گرفته است.
چنانچه که میدانیم به تاریخ ۲۸ جون ۲۰۲۳م مصادف به اولین روز عید قربان ۱۴۴۴ ه ق. سلوان مومیکا مرد ۳۷ ساله مسیحی عراقی الاصل که اکنون شهروند کشور سویدن است، قرآنکریم را تحت تدابیر شدید امنیتی، با حضور پولیس انتظامی آن کشور، به آتش کشید.
به همین ترتیب گروه افراطی موسوم به ( اروپائیان میهنپرست) در دنمارک، بار دیگر قرآنکریم را در مقابل سفارت ترکیه و عراق به آتش کشیدند.
این اولینبار نیست که قرآنکریم توسط کشورهای غربی و اروپایی، با اشارهی کلیساها، کشیشها و توطئه اسرائیل آتش زده میشود، بلکه این عمل شنیع که خلاف همه موازین انسانی و میثاقهای بینالدول است، بارها توسط کشورهای کفری صورت گرفته است.
اگر به تاریخ این همه اسلامستیزیها برگردیم دامنهای این جنایات به گذشتههای دور بر میگردد که از نمونههای بارز و روشن آن میتوان گفت؛ پس از سقوط اندلس، این جنایتکاران، کتابخانهها، مراکز دینی و نسخههای قرآنکریم را حریق کردند.
سوزانیدن قرآنکریم، دشمنی با ارزشهای اسلامی و تولید کاریکاتور ها توهین به مقدسات اسلام وحسوب شده و در سالهای اخیر در کشورهای مانند امریکا، فرانسه، آلمان، دنمارک، سوئد، نروژ، هلند، میانمار و بخشهای دیگری این گیتی، رشد چشمگیری داشته است و متاسفانه که این اتفاقات شنیع بارها به وقوع پیوسته است، اما نهادهای حقوق بشر و سازمان ملل در قبال آن سکوت مطلق اختیار نمودند که بهگونهی غیر مستقیم بر این فجایع مهر تایید گذاشتهاند.
هتک حرمت قرآنکریم، اهانت به پیامبر بزرگ اسلام و روند کاریکاتور سازی، تخریب مساجد، قتل عام و نسلکشی مسلمانان و از بینبردن ارزشهای اسلامی و توهین به مقدسات و ارزشهای اسلامی، از جمله مواردی است که توسط همین دشمنان کینهتوز اسلام و داعیهداران دروغین حقوق بشر و انسانیت صورت گرفته است، تا آنجا که گاهی قرآنکریم و این ناموس اکبر را، به زباله دانی انداختند.
آن هم تحت عنوان آزادی بیان، آزادی باورها و رعایت حقوق مذاهب صورت گرفته است.
این تجاوز آشکار و صریح غربی و کشورهای دیگر غیر اسلامی، حقیقتا باور و ضمیر ناب و سالم دو میلیارد مسلمان را، جریحه دار نموده است.
این هم واضح است، آنگونه که مسلمانان، تجاوز مسلحانه، نقض حریم و نقض جغرافیای کشورهای اسلامی را نمیپذیرند، تجاوز به عقیده، باور، مقدسات و ارزشهای اسلامی را هرگز بر نمیتابند.
اما دلیل این همه دشمنی با قرآن و اسلامستیزیها در کجا است؟ چرا کشورهای کفری به خصوص غربیها و اروپاییها با گذشت زمان، اعمال اهانتبار و تنشزا را انجام میدهند و در خصوص مقدسات و ارزشهای اسلامی، هتک حرمت را روا میدارند؟
فکر میکنم که جواب این همه پرسش ها واضح و روشن است؛ از قبول شکست در جنگهای صلیبی تا معرکههای نبرد و پیکارهای امروزی، رشد چشمگیر اسلام، ناکامی برنامههای استشراقی، ناکامی جریان های تنصیری و … همه مواردی هستند که جریان های صهیونیسم و غربیها را نگران کرده است.
با آنکه اکثر کشورهای غیر اسلامی علیه دنیای اسلام بسیج شدند و تمام رسانههای غربی و اسلامستیزان، تبلیغات وسیعی را از طریق رسانههای جمعی با نشر برنامههای اسلامستیزی و اسلامهراسی راهاندازی کردند، با آنهم نتیجه بر عکس بوده؛ بلکه مساجد و مراکز دعوت مسلمانان در غرب و اروپا بیشتر میشود که انشاءالله به توضیح و تحلیل آن اشاره خواهیم کرد:
۱. یکی از مواردی که قابل ذکر است و بخصوص کشورهای اروپایی و غربی را نگران ساخته، رشد سریع و چشمگیر اسلام و ازدیاد روز افزون مسلمانها در این کشورها است.
مرکز تحقیقات پیُو (Pew) که در واشنگتن موقعیت دارد در طی گزارش تحقیقی خود چنین مینگارد:
آمار جمعیت مسلمانان در کشورهای اروپایی تا سال (۱۹۹۰) حدود ۲۹ میلیون مسلمان تخمین و بررسی میشد، اما این رقم تا سال ۲۰۲۳، به رقم ( ۵۸.۲) میلیون مسلمان تغییر یافته است که همان رشد شتابی را نشان میدهد.
اسلام در غرب و اروپا، از نظر جمعیت دومین دین دانسته میشود. گر چند مرکز مطالعات پیو، عوامل افزایش مسلمانان را، مهاجرت و تولد بیشتر مسلمانان عنوان میکند، اما بزرگترین عامل افزایش مسلمانان در این قارهها، گرایش آنها به اسلام است که در این میان زنان بیشتر به اسلام رو میآورند ولی رسانههای غربی اخبار افزایش مسلمانان و گرایش آنها را به اسلام، پنهانکاری میکنند.
۲. دشمنی دیرینه و عقدههای کهن مسیحیت و یهودیها، یکی از عوامل قرآنسوزی، اسلامهراسی و دشمنی با مسلمانان است. اضمحلال امپراتور روم به دست مسلمانان، جنگهای صلیبی و فروپاشی نظامهای متعلق به مسیحیت و تودههای یهودی، همه زخمهای ناسور بر پیکر دیانت یهود و مسیحیت است.
همین دشمنیهای کهنه و عقدههای دیرین بود که پس از اشغال فلسطین بدست مسیحیان، مسلمانان را قتل عام کردند و به همین ترتیب قتل عام مسلمانان پس از اشغال آندلس، بزرگترین فاجعه بشری است و از طرف دیگر عالیترین تمدن اسلامی مانند کتابخانهها، مساجد و مراکز فرهنگی را نابود کردند.
۳. عامل دیگری قرآنسوزی در کشورهای اروپایی، اهداف و ریشهای سیاسی دارد.
تا از این طریق، تعدادی از مسیحیان افراطی، صهیونیسم غاصب و جریانهای اسلامستیز را با هم علیه اسلام منسجم و صف واحد را شکل دهند و از طرف دیگر سران کشورهای مذکور میخواهند حمایت افراطیهای مسیحی را جلب و در مواقع مناسب مانند انتخابات و یا سمتوسو دادن برخی از کشور ها، از آن به نفع خود استفاده کنند.
از این جهت است که هر روز چهره زیبای اسلام عزیز را از طریق رسانهها، مکاتب، سازمانها و غیره، وارونه جلوه میدهند.
۴. یکی دیگر از عوامل قرآنسوزی و دشمنی با اسلام، همان اندیشه ( اسلامهراسی ) است؛ واژه اسلامهراسی از دو کلمه( اسلام و فوبیا) تشکیل یافته است و برای اولینبار در سال (۱۹۹۷) استفاده شد که به معنای ترس از اسلام کار برد دارد، یعنی کشورهای اروپائی و غرب، ملت و اتباع کشور خود را تشویق میکنند که از اسلام باید ترسید.
برای تحقق این کار که مردم را از اسلام دور سازند، تبلیغات منفی و هیاهوی ناسالم را، راه میاندازند، اسلام را دین خشونت و قرآن را کتاب تحجر اندیشهها معرفی میکنند و از سوی دیگر اسلام را یک مشکل عمده و اساسی برای غرب و اروپا جلوه میدهند.
گاه هم اسلام را به نگاه مردم تهدیدی برای امنیت، رفاه و مانع همزیستی عنوان میکنند.
برای رسیدن به این اهداف، جناحهای افراطی مسیحی و یهودیت را علیه اسلام و مسلمانان بسیج میکنند و در جهت خلق انگیزه علیه مسلمانان دست به چنین کارها میزنند تا هیچ زمانی روابط مسلمانان با جریانهای مسیحی صورت نگیرد و سعی میکنند که تشنج آفریند، زیرا با ایجاد این هیاهو، رابطه مسلمانان را با غرب قطع میکنند تا باشد گرایش آنها را با اسلام نقطه پایان بخشند. از این جهت روزی قرآنکریم را آتش میزنند و روز دیگر اهانت را به ارزشهای اسلامی روا میدارند و همان واژه اسلامهراسی را هر لحظه بهکار میبرند.