سیاسی

کشور های منطقه باید مشکل و دیدگاه شان رابا امارت اسلامی مطرح کنند نه با دیگران

ترویج بی ثباتی در منطقه و انگشت گرفتن بسوی افغانستان بیشتر زاده اندیشه های حلقه های مغرضی است که دور از جغرافیای افغانستان و کشور های همجوار آن  بسر می‌برند مگر نیات سو و توسعه طلبانه در منطقه دارند.

ترویج بی ثباتی در منطقه و انگشت گرفتن بسوی افغانستان بیشتر زاده اندیشه های حلقه های مغرضی است که دور از جغرافیای افغانستان و کشور های همجوار آن  بسر می‌برند مگر نیات سو و توسعه طلبانه در منطقه دارند.

نشست سران کشور های آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا  اخیرا در شهر بیشکک قرغیزستان برگزار شد.

این نشست  در چارچوب گفتگوهای سیاسی و امنیتی  میان آسیای مرکزی و اتحادیه اروپا صورت گرفت.

در حالی که امارت اسلامی افغانستان تعامل سازنده میان کشور های دور و نزدیک افغانستان را برای رسیدن به اجماع و همکاری، راه حل تمامی نارسایی ها در منطقه میداند و جداً طرفدار، آن گونه  نشست ها و گفتگو ها است که در آن منطقه، بسمت ثبات سیاسی  و اقتصادی  رهنمایی شود.

مگر از محتوای و نتیجه گفتگو های اخیر بیکشگ بر ميآید که دید شرکت کنندگان نسبت به افغانستان با شک و تردید همراه است و فضای بی اعتمادی هنوز هم وجود دارد، ادعا می‌شود  که گویا شمال افغانستان به مرکز پرورش هراس‌افگنان مبدل شده است، تهدید ها از ناحیه  افغانستان وجود دارد و در خاتمه نشست نسخه ها و سفارش هایی به آدرس افغانستان داده شد، در حالی که اکثر کشورهای آسیای مرکزی در افغانستان حضور فعال دیپلماتیک دارند، از روحیه تعامل و همکاری با امارت اسلامی حرف میزنند و خود بار ها اعتراف کردند که افغانستان یک کشور باثبات و صلح‌آمیز است و برنامه  ریزی های امارت اسلامی در این کشور، ثبات در منطقه را تضمین کرده است.

مردم افغانستان به این باور اند  که  گفته های اخیر در نشست بیشکک نسخه و گفته های تحمیلی بوده است، نیات و خواست های آنانی را منعکس کرده  است که فرسنگ ها دور تر از افغانستان و آسیای مرکزی  قرار دارند مگر با برنامه راهبردی مملو از ماجرای دخل و غرض، خود را در لباس دوست نمایان می‌کنند و برای همسایه های افغانستان  که روابط  دور از دغدغه با امارت اسلامی دارند، افغانستان را عامل بی ثباتی معرفی میکنند.

تحولات اخیر در اروپای شرقی و دیدار های منظم مامورین عالی رتبه کشور های غربی، امریکا و… به آسیای مرکزی نمایانگر آن است که قدرت های بزرگ جهانی وارد فصل دیگری از رقابت ها در آسیای مرکزی و جنوبی شده اند و می‌کوشند تا در بحث منافع راهبردی یکدیگر را به حاشیه بکشند،  قدرت ها و بازیگران قدرتمندی مانند امریکا، غرب و رقبای شرقی شان هنوز هم نقش به سزایی را در تعاملات و پویش های امنیتی منطقه بازی می کنند، تحولات اخیر از جنگ اوکراین تا دیدار های منظم دیپلمات ها از آسیای مرکزی همه تلاش ها برای حذف منافع یکدیگر است این می‌تواند یک فهم عمیق را به ما بدهد که  حرف در کجاست.

کشور های خارج از دایره منطقه و کشور های همسایه  به خوبی آگاه اند  که  آسیای مرکزی به شدت از تحولات در افغانستان متاثر اند.  بدون شک مشکلات در افغانستان را برای ترساندن دیگران بزرگ نمایی می‌کنند  و این کشور را منبع و منشای نگرانی های امنیتی برای کشورهای آسیای مرکزی جا میزنند آنان به این نتیجه رسیده اند که تنها با بزرگ نمایی مشکلات در افغانستان می‌توانند حضور خود  در آسیای مرکزی را حفظ کنند و یا هم راه  را برای  حضور شان  در آسیای میانه  هموار کنند،بی ثبات جلوه دادن افغانستان می‌تواند کشور های آسیای میانه را ترغیب کند که بسمت قدرت های بزرگ لغزش داده باشند.

از طرف دیگر پاره از مشکلات که  دامنگیر کشور های آسیای مرکزی است و بیشتر زاده اختلافات مرزی که اتفاقاً با اولویت های غرب همخوانی دارد و ورود

قدرت های بزرگ به تعاملات آسیای مرکزی سهل تر کرده است، برخورد کشور های  دیگر با کشور های آسیای مرکزی بیشتر با تطمیع اقتصادی  و یا هم کمک های نظامی و لوژستیکی همراه است، چیزکه کشور های آسیای مرکزی به آن نیازمند اند و برای رقابت های درونی نیاز به حمایت بیرونی دارند.

آنچه در نشست بیشکک بیان شده ادامه فرضیه گویی های  است که  از پس پیروزی دو باره امارت اسلامی در افغانستان شدت گرفته است که در آن  جا زدن افغانستان به عنوان یک کشور ناامن و ترویج افغانستان هراسی در میان کشور های آسیای مرکزی است که هدف نهایی  سیطره جویی در میان جمهوریت های اتحادشوروی سابق است .

دید امارت اسلامی در امر مقابله با این گونه ماجراجویی ها و سیطره طلبی ها واضح است، کشور های آسیای مرکزی در راهکار خارجی امارت اسلامی یک اولویت تعریف شده اند، امارت اسلامی با این کشور ها هیچ‌گونه مشکلی ندارد، بحث نگرانی های امنیتی از ناحیه افغانستان در برابر این کشور یک بحث تحمیل شده بیرونی است که بیشتر اهداف راهبردی کشور های خارج از دایره منطقه را بیان می‌دارد، در حالی که افغانستان ،کشور های همجوار و کشور های منطقه، منافع راهبردی مشترک و زنجیره یی با هم دارند.

معقول خواهدبود که کشور های آسیای مرکزی همانگونه که در بحث همکاری های اقتصادی و ترانزیتی به گونه مستقیم با امارت اسلامی در تماس اند اگر مشکلی امنیتی از ناحیه افغانستان دارند و یا هم نگرانی های معین را تصور می‌کنند راساً با امارت اسلامی مطرح کنند، جرئت بخشیدن به کشور های خارج از منطقه فقط گام گذاشتن در برنامه های راهبردی کشور های دیگر خواهد بود که سود آخری را این کشور ها خواهند برد برخلاف فضای بی اعتمادی میان کشور های منطقه تیره تر خواهد شد.

تحلیل سیاسی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *