اجتماعی

طلاق و پیامد های آن در جامعه

خانواده به عنوان یکی از مهمترین نهاد های اجتماعی همواره در طول تاریخ از جایگاه خاص برخوردار بوده است. نظام اجتماعی همواره در صدد حفظ رویکرد محافظه کارانه نسبت به این نهاد بوده است.

پوهنیار سید حیات الله اشرفی
مقدمه
خانواده به عنوان یکی از مهمترین نهاد های اجتماعی همواره در طول تاریخ از جایگاه خاص برخوردار بوده است. نظام اجتماعی همواره در صدد حفظ رویکرد محافظه کارانه نسبت به این نهاد بوده است. با وجود همه تلاش ها و رهیافت های محافظه کارانه نسبت به این نهاد، خانواده طی یک قرن اخیر در بسیاری از جوامع، با تفاوت های زمانی، تغییرات ساختاری و معنای ژرف و گسترده را تجربه کرده است. یکی از ابعاد این تغییرات خانواده، افزایش میزان طلاق است، امروزه طلاق به عنوان یک اپیدمی تهدید کننده مفهوم بندی می‌شود، هم دال بر آسیب فردی و هم گسیختگی و سیع اجتماعی خانواده و ارزش های مرتبط با آن می‌باشد.
بنا بر این پدیده طلاق و اختلافات زناشوی دارای عوارض و پیامدهای است که از دیر باز آن را به عنوان یک مسئله‌ای اجتماعی مطرح ساخته است، وجود اختلاف در خانواده و نتایج که گریبانگیر خود همسران، فرزندان آنها و جامعه بزرگتر خواهد شد و بسیاری از آسیب های اجتماعی را در پی خواهد داشت.
تعریف
طلاق در معنی عرفی خود به جدایی زن و شوهر از یکدیگر به صورت شرعی و قانونی است. امروزه دو نوع طلاق در جامعه مورد بررسی قرار میگیرد. طلاق عرفی که همان جدایی فیزیکی زن و شوهر از یکدیگر و زندگی مستقل برای هریک است. اما طلاق عاطفی واژه ی است که این روزها زیاد شنیده میشود. در این نوع از طلاق، زن وشوهر و فرزندان در یک خانه زندگی میکنند و به طور قانونی در کنار یکدیگر هستند؛ اما از لحاظ عاطفی جدایی از هم و دارای تنش های فراوان خاموش هستند. کودکان که والدین شان از ازدواج خود راضی نیستند اما باهم زندگی میکنند، ممکن است تحت تاثیر تنش ناشی از روابط آنها به اضطراب یا افسردگی مبتلا شوند.( رحیم نظری: 1395)
در هردو مورد طلاق عوارض و زیان های این دو روش یک نوع آسیب جدی به جامعه وارد میسازد. طلاق ممکن است ناشی از عوامل متعدد از جمله فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی یا ناشی از اعتیاد، نبود هماهنگی بین زوجین، توقعات غیر واقعی، خیانت، زندان و … باشد.
طلاق و فروپاشی خانواده ضمن برهم زدن تعادل روانی، عاطفی افراد خانواده، موجب بروز آسیب های اجتماعی مانند فرار فرزندان از خانواده، سرقت، قتل، جنایت و…میشود. پیامد طلاق و آثار بدی روی سلامت روانی – عاطفی افراد خانواده و به خصوص کودکان دارد، باید تدابیر لازم برای حفظ و انسجام خانواده به کار برد. در حال حاضر جهان با روند رو به افزایش طلاق مواجه است. آمار جهانی در ارتباط با طلاق موید این واقعیت است که در امریکا 20 درصد کودکان درخانه هایی زندگی میکنند که فقط یکی از والدین( به طور معمول مادر) عهده دار خانه است.
طلاق پیامد های برای خانواده و جامعه دارد. تاثیر طلاق بر فرزندان بسیار پیچیده و اسفبار است. آن ها بطور نا خواسته در گیر تضاد هایی میشوند که نه توان درک آنها را دارند و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آن ها را دارند.
نبود ناگهانی همسر ممکن است احساس اضطراب یا هراس ایجاد کند؛ هرچند برخی نیز ممکن است پس از طلاق احساس خوشحالی داشته باشند، اغلب زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می‌بینند، اما فرایند سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان ارتباط چندان ندارد.
شواهد حاکی از آن است که نوجوانانی که درخانواده های تک والدی بزرگ شده اند، بیش از همسالان خود که در خانواده های دو والدی تربیت شده اند، به سمت رفتارهای پرخطر تمایل دارند که شامل مصرف دخانیات، نوشیدن الکل، خشونت، روابط جنسی نا امن و اقدام به خود کشی است.
علل شایع طلاق
طلاق به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی، دارای علل بسیار گسترده ی است و از دخالت های نابجای اطرافیان گرفته تا مشکلات معیشتی و سوء رفتارهای زوجین را در بر می‌گیرد. حتی گاهی علت اصلی طلاق در پس عدم تفاهمات و مشکلات پیش پا افتاده مخفی می‌شود تنها به این علت که زوجین از بیان آن اکراه دارند.
شهر نشینی و تغییر نگرش ها و الگوهای زندگی که خود از پیامدهای زندگی صنعتی است به این امر دامن زده و گستردگی طلاق در خانواده ها را موجب شده است. از همین روست که کراهت و قبیح طلاق در خانواده ها از بین رفته و سوختن و ساختن برای زوج های جوان امروزی هیچ معنایی ندارد، به طوریکه با کمترین اختلافی راحت ترین گزینه یعنی طلاق را بر می‌گزینند.
آسیب های اجتماعی طلاق
اصل مسئله طلاق یک ضرورت است اما ضرورتی که به حد اقل ممکن کاهش یابد. در این شرایط تلاش برای حد اقل رساندن آسیب های اجتماعی طلاق تنها راه حل ممکن به نظر می‌رسد. زن و مردی که از یکدیگر جدا می‌شوند از نظر شرایط روحی بسیار آسیب پذیر شده و با نوعی بد بینی و سوء ظن به جامعه می‌نگرند، این افراد حتی پس از ازدواج مجدد نیز همواره در نگرانی به سرمی‌برند که مبادا در این ازدواج نیز تجربه تلخ گذشته تکرار شود. زوجین که از یکدیگر جدا می‌شوند بخصوص خانم ها، پس از طلاق شانس یک ازدواج مناسب را از دست خواهند داد و جامعه به سختی آنها را پذیرا می‌شود.
این زنان اغلب یا با مردانی که شرایط مشابه آنها را دارند ازدواج می‌کنند یا افرادی که همسرشان فوت نموده و در برخی موارد نیز خواسته یا نا خواسته به عنوان همسر دوم، کانون خانواده های دیگر را متلاشی میکنند. فرزندان طلاق در این میان بیشترین آسیب را خواهند دید، چه اینکه این کودکان به این علت که از ابتدا شاهد جنجال های خانوادگی بوده اند از روحیه حساس و شکننده ی برخوردار اند و به ندرت دیده شده که با فرد دیگری که به جای مادر یا پدر آنها وارد میشوند ارتباط خوبی برقرار نمایند، فرزندان طلاق معمولاٌ این فشارهای روحی را تا آخر عمر با خود به همراه داشته و در برخی موارد نیز این آسیب های روحی در غالب حس انتقام از جامعه بروز میکند. بنابرین با وجود این آسیب ها و هزاران آسیب دیگری که از زوایای مختلف جامعه را به تهدید مواجه میسازد، کارشناسان، طلاق را به عنوان آخرین راه حل برای زوجین پیشنهاد می‌کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *