افتادن به پای امریکا و روس؛ کارساز نیست
افغانستان سالها بوده که در سایهی ابرقدرتها قرار داشته و به نحوی از انحا به این مستکبران جهانی بستگی داشته است.
افغانستان سالها بوده که در سایهی ابرقدرتها قرار داشته و به نحوی از انحا به این مستکبران جهانی بستگی داشته است.
مدتها بود، حکومتهای افغانستان به فرمایش انگلیس ساخته میشدند و چندتا شاه شجاع و شاهشجاعصفت در مسند قدرت تکیه میزدند و به فرمان انگلیس عمل مینمودند.
اما ملت مجاهد و خصوصاً علما درآن هنگام هم سر به پای بتهای انگلیس نگذاشتند و شیرآسا از اسلام، ناموس، کشور و ارزشهای خود دفاع و پاسداری نمودند.
بعد ازآن عده یی خلقی و پرچمی کمر به وطنفروشی بستند و بیشرمانه قشون سرخ شوروی را وارد افغانستان نمودند و ده هاهزارتن مردم بیچاره افغانستان را فقط به جرم مسلمانبودن و کلمهخوان، به شهادت رسانیدند و ده هاهزار تن دیگر را زخمی و مهاجر و بیخانمان کردند.
پس ازآن یکمشت میهنفروشان دیگر با امریکا همدست شدند و توسط سی آی ای؛ سازمان جاسوسی امریکا توطیه یی را علیه کشورما به راه انداختند و زمینهی اشغال افغانستان را برای امریکا و ناتو مساعد کردند.
اما، در این مقطع زمانی هم ملت بیدار و علما، طالب العلمان و مجاهدین؛ فداکاری کردند و با امواجی از خون خود در مقابل توطیه و تجاوز ایستاد شدند و دماغ متجاوزان و همکاران داخلی شان را به خاک ذلت مالیدند و امریکا، ناتو، همدستان و غلامان شان را مجبور به فرار کردند.
اما این فراریها قسمیکه دیده میشود، توبه نکرده اند و هر روز به دروازههای کشورهای کفری و قدرتهای مستکبر میدوند و به دستبوسی و پابوسی آنان میشتابند.
در این روزها که رقابت و جنگ میان روس و امریکا در منطقه شدت گرفته است، روس و امریکا مجبور استند که در هرجای دنیا؛ فتنهانگیزی کنند و چندی را پیدا نمایند و در میدان سیاست به نفع خود برقصانند.
به همین ملحوظ نشستهایی در شرق و غرب دنیا به راه انداخته میشوند و با گفتن چند سخنی از مدعوین، به پایان میرسند و نتیجهای هم در پی ندارند.
دراینگونه جلسات، برخی از سیاسیون افغانستان هم که در داخل کشور جای و جایگاهی ندارند و مشکل بین الحزبی شان هم هنوز حل نگردیده است، اشتراک میکنند و دل خود را از حرف هایی به دل شان به گنداب مبدل شده است، خالی مینمایند.
از نظر مردم و تاریخ افغانستان، اینگونه اشتراککردنهایی بدون پایهی مردمی و اظهارات غیر مسئولانه و بیمورد، فایدهای ندارند و دردی را هم دوا نخواهند کرد.
مردم افغانستان و اکثر تحلیلگران به این باور استند؛ بهتر این است که تمام سیاسیون افغانستان در داخل کشور جمع شوند و تحت زعامت امیرالمؤمنین شیخ حفظه الله، به حل معضل افغانستان بپردازند و گره این کشور را به دست خود باز کنند.
چون قدرتهای شکستخورده از افغانستان، دیگر به هیچصورت مایل نیستند که دوباره خود را در جال افغانستان بیندازند و در دام جنگهای پیچیده و گوریلایی افغانستان، گیر بمانند و خُردوخمیر شوند.
این قدرتها هریک به نوبهی خود در افغانستان بختآزمایی و زورآزمایی کردند و بالآخره با تحمل تلفات سنگین و کمرشکن، این سرزمین را ترک کردند و به فرار و گریز تن دادند.
بدین ملحوظ، دیگر این ابرقدرتهای شکستخورده، خود را در دام نمیاندازند و حتی که خواب اشغال را هم فعلاً در لوح خیال خویش، مشق و تمرین نمیکنند.
بنابراین افتادن پیش پای این قدرتهای شکستخورده نه تنها فایدهای نمیرساند، بلکه مشکل افغانستان را بغرنجتر میسازند و گره را به کورگره مبدل میکند.
جا دارد که تمام سیاسیون چه فراری و چه قراری، همه در داخل افغانستان جمع شوند و زیر یک بیرق و یک امیر برای نجات افغانستان تلاش کنند و خود و افغانستان را از مشکلات جاری نجات بدهند.
ما به این عقیده استیم که دیگر امریکا و روس هردو ابهت، هیبت و هیمنت خود را از دست داده اند و تنها راه شیطنت وفتنهانگیزی برای شان باقیمانده است و این راه هم برای فعلا در افغانستان به روی شان بسته است و گمان نمیرود که این راهها دیگر بروی فتنهانگیزان و جنگافروزان، بار دیگر باز شود.
چون امارت اسلامی افغانستان با گذشت هرروز قویتر و مستحکمتر میشود و مردم افغانستان هم در عموم از جنگ، خسته اند و این بار را سنگین و ذلتبار را دیگر به دوش نمیکشند.
مردم افغانستان زمانی به جنگ رو میآورند که جنگ صبغهی جهادی پیدا کند و مردم با اشغال و تجاوز روبهرو شوند.
امروز بحمدالله نظم کاملاً مشروع و اسلامی داریم، نیروهای اشغالگر وطن را ترک گفته اند، گلیم بیداد و فساد از کشور جمع گردیده و مردم در فضای آرام و پرتو شریعت غرای محمدی ص زندگی میکننند.
پس چه ضرور است که بار دیگر مردم مسلمان ما رو به جنگ بیاروند و امنیت و آرامش کامل خود را به دست خود، خراب کنند؟
امروز از افغانستان روند اشغالگری، ملوک الطوایفی، جنگسالاری و قوماندانسالاری رخت بسته است و ملت با برادری و همدلی در زیر چتر یک نظام شریعتمدار که عبارت از امارت اسلامی است، زندگی میکنند و هیچگونه دغدغه و تشویشی وجود ندارد.
ملت افغانستان همواره از ربالعالمین؛ نعمت اسلام و امنیت را میخواستند که الحمدلله امروز در افغانستان به درستی میسر شده است و بدیل آن را نه تنها در افغانستان، بلکه در جهان کنونی، سراغ نداریم.
امروز در افغانستان نعمت حکومت و احکام اسلامی، امنیت و ارزانی نصیب شده است و از نرخهای مواد اولیه گرفته تا تمام مواد خوراکی و پوشاکی در افغانستان به نازلترین قیمت، عرضه میشوند و مردم فقیر با اندکترین معاش و پیداگری هم میتوانند با آبرو و عزت زندگی کنند و مشکلات شان نسبت به دورهها و سالهای گذشته به مراتب کمتر میباشد.
بنا براین دامن زدن به جنگ و جنجال در این برهه یی از تاریخ، جفای بزرگ در حق ملت رنجدیده و افغانستان زجرکشیده است.
از سوی دیگر مردم، دیگر به حرف فراریها گوش نمیدهند و این تلاشها و شرارتها از بیرون کشور بینتیجه و سعی باطل خواهند بود.
پس بهتر این است؛ کسانی که بازهم تشنهی قدرت استند باید از راه های مسالمتآمیز و معقول در سفره نظام و حکومت شریک شوند و خواست خود را در قالب قانون و چوکات منطق و مشروع، مطالبه نمایند.
در غیرآن با تمرد و سرکشی، نه تنها که مشکل افغانستان حل نمیگردد، بلکه مشکلاتی را بر مشکل افغانستان میافزاید و اوضاع را بغرنج، پرچاش و سهمگین میسازد.
به امید افغانستان آباد و مترقی.
احمدشاه ابدالی