مهاجرین و زلزلهزدهگان دو مشکل عمدهی افغانستان
در حال حاضر برگشت مهاجرین و زلزلهزدگان هرات؛ دومشکل عمده و برجسته به شمار رفته و بار گرانی است که بر دوش افغانستان افتاده است و خیلیها سنگینی میکند.
احمدشاه ابدالی
در حال حاضر برگشت مهاجرین و زلزلهزدگان هرات؛ دومشکل عمده و برجسته به شمار رفته و بار گرانی است که بر دوش افغانستان افتاده است و خیلیها سنگینی میکند.
افغانستان از قدیم الایام و حتی در زمان شاهان سابق و قبل ازآن هم سرزمینی بوده است پر از مشکلات و جنجالها.
اما، پس از سقوط حکومت محمدداودخان و با رویکار آمدن رژیم سفاک کمونیستی، مشکلات این ملک و ملت بیشتر شد و جنگهای خونین و جنجالهای بزرگی دامنگیر این کشور گردید.
تهاجم قشون سرخ شوروی، مظالم حکومتهای کمونیستی، جنگهای خونین تنظیمی، مذهبی، ذاتالبینی، مهاجرتها و آوارگیها، همه از مشکلاتی به شمار میروند که پیکر این کشور را لاغر و این ملت را نحیف و ناتوان ساخت.
اما، سنگینتر ازآن بار تجاوز امریکا و ناتو بود که ستون فقرات افغانستان را شکست و این کشور را به حد نهایی به تخریب، تباهی و قهقرا سوق داد.
این تجاوز آشکار که بر بنیاد یک دسیسه و توطیهی کلان جهانی از طرف بزرگترین قدرت جهان به راه افتاد، بر افغانستان ضربات جبرانناپذیری وارد کرد و از خود، افغانستان ویران و بربادرفتهای را برجا گذاشت.
بیش از دوسال میشود که افغانستان به آزادی دست یافته و به استقلال رسیده است، اما هنوز مشکلات و چالشها دامنگیر این کشور است واین ملت بیچاره را اذیت میکند.
در میان این مشکلات، دومشکل عمده فعلاً در افغانستان وجود دارد که یکی طبیعی و دیگری توسط همسایههای جفاجو، به وجود آمده است.
زلزله یکی از حوادث طبیعی است که هر ازگاهی دامن برخی از کشورها را میگیرد و به طور ناگهانی به وقوع میپیوندد و به این ارادهی الهی تن میدهیم و به خواستش راضی استیم.
اما اخراج مهاجرین افغان از پاکستان و ایران آن هم توٲم با توهین و تحقیر و شکنجه، انسان را سخت اذیت میکند و خنجری است که توسط دوستان همسایه در قلب ملت بیچارهی مان فرو میرود.
همسایهها با درکی که از وضعیت اسفبار افغانستان دارند، باید از مروت و مدارا کار بگیرند و اخراج مهاجرین و آوارهگان را حربهی سیاسی نسازند.
درست است که هر کشوری از خود سیاستوپالیسی دارد و طبق آن به پیش میرود.
سیاست و پالیسی افغانستان کنونی، این است که افغانستان در امور هیچکشوری مداخله نمیکند و بر هیچفردی هم اجازه نمیدهد که از طریق این کشور و یا از آدرس این نظام در امورکشورها مداخله کند و یا در فراه راه امور کاری کشورها، سنگاندازی نماید.
اگر کدام مشکل امنیتی در کشورهای همسایه پیش آمده باشد، آن حتماً مربوط خود شان میشود و باید برف ضعف خود را بر بام افغانستان نیندازند و از نیروهای دفاعی و امنیتی خود باید بپرسند که خلا در کجای کار شان است؟
افعانستان و نیروهایش تنها مسئولیت امنیت و ثبات جغرافیای خود را به عهده دارند و توانسته که جلو فعالیت گروهای نیابتی را بگیرند و امن و ثبات بهتری در کشور قایم نمایند.
بیش از دوسال میشود که افغانستان فتح گردیده است، در این مدت، امنیت سراسری حاکم گردیده و کارهای بزرگی صورت گرفته است.
بنابرین کشورهای همسایه باید خلای درونی خود را شناسایی و پُر کنند و چنگ به گریبان مهاجرین و آوارگان و همسایهگان نیندازند.
افغانهایی که در کشورهای دیگری زندگی میکنند، همه افردای استند که شب و روز کار میکند و برای خود و فرزندان و عیال خود یک لقمه نان حلالِ بخور و نمیر پیدا میکنند و روز و روزگار خود را به سختی میچلانند.
آنان اصلاً فرصت کارهای تخریبی را ندارند و در چنین کارهای مخربانه مبادرت هم نمیورزند و امارت اسلامی هم در این قسمت حساس است و نمیخواهد که اتباع این کشور در امور دیگر کشورها دستاندازی نماید.
بناءً باید کشورهای همسایه نیز اهمیت این موضوع را درک کنند و بدون دلیل، به اخراج و توهین و شکنجه مهاجران افغان نپردازند و پا از دایرهی همسایهداری و روابط نیک، بیرون نکنند.
در غیرآن، ملت افغانستان نیز واکنشی خواهند داشت و آب و دیگر امکاناتی که از طریق افغانستان برای همسایگان میسر است، بند خواهند شد و کام کشورهای همسایههای مضر را تلخ خواهند ساخت.
پس بهتر است که کشورهای همسایه به جای نیشزدن از نوش کار بگیرند و از اخراج اجباری و توهین و شکنجهی مهاجرین افغان، دست بردار شوند.
متقابلاً افغانستان هم خواهان روابط حسنه با تمام جهان و خصوصا با همسایهها است و میخواهد که با حسن همجواری و دوام دوستی، با همسایگان خویش قرار داشته باشد.