»بَستِ« چند است؟
دیروز با یکی از دوستان مجاهدم ملاقاتی داشتم. ایشان جزو سابقین جهاد بوده و از حیثیت علمی نیز عالم و مدرس هستند. یکی از برادرانش بنام «خالد»، مجاهدی خستهناپذیر و استاد در بخشهای تخنیکیِ ساخت بارود و ریموتکنترل (هدایت از راه دور) بود. خالد چندین سال قبل شهید شدند. نیروهای ائتلاف ناتو بر مخفیگاه او در ولسوالی خاشرود ولایت نیمروز حمله بردند و بعد از جستوخیزی، خالد نیز جام شهادت را نوشید. رحمت حق بر روان پاک همهشان باد!
✍ محمدداود مهاجر
دیروز با یکی از دوستان مجاهدم ملاقاتی داشتم. ایشان جزو سابقین جهاد بوده و از حیثیت علمی نیز عالم و مدرس هستند. یکی از برادرانش بنام «خالد»، مجاهدی خستهناپذیر و استاد در بخشهای تخنیکیِ ساخت بارود و ریموتکنترل (هدایت از راه دور) بود. خالد چندین سال قبل شهید شدند. نیروهای ائتلاف ناتو بر مخفیگاه او در ولسوالی خاشرود ولایت نیمروز حمله بردند و بعد از جستوخیزی، خالد نیز جام شهادت را نوشید. رحمت حق بر روان پاک همهشان باد!
این برادر گرامی، در نشستی که با هم داشتیم، سخنانی بسیار جالب ارائه نمودند و به موردی اشاره کردند که اساس عمل و اعتقاد را تشکیل میدهد؛ چیزی که بنده را عمیقاً متاثر نمود و تا چند لحظه در فکر فرو رفتم. آری؛ او پرده از رخسار فتنهای پنهان برداشت؛ فتنهای که حتی مجاهدان صادق و مخلص نیز در وادیاش راه را گم کردهاند!
او میگفت که تا دیروز در میان سنگ و کوه و دشت بودیم. به مادیات اصلا توجهی نداشتیم. با کمترین هزینههایی زندگی را بهسر میبردیم؛ اما نیت ما خالصانه بهخاطر خدا بود. نه منزلت و مقامی زیر چشم بود و نه کدام پیسه و پولی به ما میرسید.
اما، دریغا؛ امروز هر مجاهدی تلاش میکند تا به منزلت و چوکیای بالاتر پا نهد و پیسهای بیشتر بهدست بیاورد؛ اگر چه استعداد اداره و کنترل آن وظیفه را هم نداشته باشد!
زمانی که یک مجاهد به وظیفهای گمارده و یا پیشنهاد میشود، اولین سوالش این است که این وظیفه «بَستِ چند است؟»!
در ادارهٔ حکومتی امارت اسلامی -همانند دیگر حکومتها- هر وظیفهای رتبه و بستی دارد. در بخشهای ملکی از «مافوق بست» گرفته تا «بستهای هفتم و هشتم»، هر کدام از خود معاشی جداگانه دارد که در میان بعضی از این بستها، تفاوت معاش خیلی زیاد است. بهخاطر بالابردن و ارتقای بست، کوششها زیاد است و راضیشدن به بستی کمتر، اصلا در اذهان نمیگنجد و هر مجاهدی به بست بالاتر از خود نظر و طمع دارد!
نیتها مختلف شده و توجه مشمولین وظایف، بیشتر به خدمت و نوع آن نیست؛ بلکه مدنظر اکثریتشان «عنوان بست» و «مقدار معاشی» است که به آنان میرسد و این، «بسیار خطرناک» است!