اجتماعی

قدمت ادب شفاهی کودکان، بر ادب نوشتاری

کودکان فرزه و استالف در هنگامیکه پرنده یی به نام مورچه خورک را با غولک شکار می کنند، می خوانند :

قسمت دوم

کوهکن

 

کودکان فرزه و استالف در هنگامیکه پرنده یی به نام مورچه خورک را با غولک شکار می کنند، می خوانند :

مورچه خورک ناز کو!

پیسه میتم ساز کو!

ده دان خانه ی مورچه

گردن ته دراز کو!

چون مورچه خورک در نزدیکی لانه ی مورچه گان خود را مرده انداخته زبانش را بیرون می کشد تا تجمع مورچه گان بالای آن صورت گیرد. هنگامی که تعداد زیادی مورچه روی آن قرار گرفت، همه را یکباره فرو می برد. و کودکان تصور می کنند که با تشویق مورچه خورک به این عمل مورد علاقه اش، او خود را به زودی از بین شاخه های پر برگ درختان ظاهر می سازد.

کودکان منطقه ی چته ی فیض آباد ولایت بدخشان با دیدن پرنده یی به نام زرغاب زلی می خوانند :

زرغاب زلی با مزه توت های چته کی می پزه؟

چون این پرنده زیر تأثیر تکرار پی‌هم سروده بچه ها واقع گردیده به خوانش شروع می کند، پسران فکر می کنند که او جوزا، جوزا می گوید. و با تشخیص محل نشستن او با غولک های دست داشته به سویش سنگچل پرتاب می کنند.

ب – سرود در مورد پدیده های

طبیعی : این سرود ها در مواقع خاصی از فصول سال که کودکان به مدد پدیده های طبیعی چون ابر و باد و آفتاب و امثال آنها احتیاج پیدا می کنند، خوانده می شود. مثلاً در فصول خزان و زمستان که گرمای آفتاب جانفزا می گردد، کودکان هرگاه در میدان بازی و یا روی تخت بام خانه ی خویش به آن احتیاجی پیدا کنند به صورت دسته جمعی در کابل می خوانند:

افتو کو

ماهتو کو

یک غوری پلو کو

پیش ما پرتو کو

پسران کابل که در هنگام کاغذپران بازی زمستان به باد احتیاج پیدا می کنند؛ می خوانند :

اژدرک جیلانی

شمالا ره تورانی

و یا اگر باد شدید در کار به هوا کردن کاغذپران های شان مزاحمت ایجاد کند، می خوانند :

اژدرک خسته

شمالا ره بسته !

ج – سرود در مورد حیوانات و پرندگان : حیوانات و پرندگانی که در فصول معین سال بیشتر از اوقات دیگر ظاهر می شوند، اسباب فرحت و خوشی کودکان را فراهم آورده، با دیدن آنها سرود های مخصوصی برایشان می خوانند. مانند اینکه اطفال گلبهار ولایت کاپیسا با دیدن شتر می خوانند :

شتر، شتر بوغدی

کلچه کدم سوختی

رفک، رفک رفیدیت

سپل های کفیدیت

 

کودکان کابل با دیدن زاغ می خوانند :

 

زاغ، زاغ !

چوچه بتی

پشت کندوچه بتی

مه نمیتم، تو بتی

تو نمیتی، خدا بته

کندوچه لول بخوره

چوچه هایت تور بخوره!

آنها با دیدن غچی یا پرستو می خوانند :

غچی، غچی! بهار شد

وقت گلِ انار شد

بچا تیرانداز شد

دخترا گدی باز شد

غچی، غچی جال کو

در جای پارسال کو

تخم بده زود، زود

تخمه زیر بال کو

خس و خاشه جم کو

جال ته ماکم کو

چوچه بکش خوبش

غچ، غچ ته کم کو

غچی کگ هوشیارستی

قاصد بهارستی

در رستاق ولایت تخار با دیدن جولا یا عنکبوت که آن را تارتنک می گویند، می خوانند :

تارتنک بی زوال

کلبه به کنج دیوال

با ما کدی غالمغال

گُندُک اپه ت به دسمال

تارتنک دودوی

به هر طرف می دوی

تار و پودت به چنگال

کرم و مگس می جوی

تار تنک بیچاره

گُندُک تار پشتاره

مهرنگار بیزاره

باوا از ما ورداره

سرودهای بازی که نوعی دیگری از نظم شفاهی دریست، از کثیرالوجوه ترین اشکال ادبیات کودکانست که هریک به بازی خاصی ارتباط داشته جزء ساختاری آن را تشکیل می دهد؛ تا جاییکه اغلب این بازی ها بدون سرود نه مفهمومی دارند و نه می توانند قابل اجرا باشند. این بازی ها و سرودهای آنان از قرنهاست که در بین کودکان کشور ما و منطقه رایج است. چنانچه دو بازی بسیار معروف کودکان کابل

یکی بالا چیست ستاره، پایین چیست گوساله و دیگری ابوبه جان هزار و یکصد سال پیش در سده ی چهارم هجری توسط ابوبکر ربیع پسر احمد اخوینی بخاری در کتاب هدایة المتعلمین شرح گردیده است و این می رساند که این بازی طی بیش از هزارسال گذشته بدون تغییر کلی یی در بین کودکان ما رواج داشته است.

بازی های کودکان را می توان به صورت کلی به سه دسته تقسیم کرد : بازی هایی که بین کودکان پایین تر از سن هفت ساله گی رایج است و این دسته ارتباطی به جنسیت نداشته دختران و پسران هم به صورت مشترک و هم به شکل گروه های جداگانه به اجرای آنها می پردازند مانند؛ بازی هایی که با شمارش انگشتان دست و یا با شمارش دست ها و پا ها صورت می گیرد و سرود این گونه بازی را نیز شمرک و شمارکان می نامند. بازی شمرک برای انتخابات در بازی نیز کاربرد داشته که درین هنگام به جای اعضای بدن، اشخاص شمرده می شوند. سرود اینی مینی مینا موی انگلیسی که در زبان دری نیز وریانتی از آن وجود دارد، مماثل این بازی هاست. در زیر چند نمونه از سرود های شمرک را می آوریم :

ادامه دارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *