اجتماعی

مدیریت و رهبری در سازمان‌ها

عامل مؤفقیت و یا شکست سازمانی، انسان است. مدیریت ناشی از قدرت سازمانی تفویض شده است که عمل‌کردش بیشتر در ارتباط با انجام وظایف تکنیکی و اجرایی است و حفظ نگهداری وضع موجود در سازمانها می باشد.

نویسنده: پوهنیار میرویس وطندوست
عامل مؤفقیت و یا شکست سازمانی، انسان است. مدیریت ناشی از قدرت سازمانی تفویض شده است که عمل‌کردش بیشتر در ارتباط با انجام وظایف تکنیکی و اجرایی است و حفظ نگهداری وضع موجود در سازمانها می باشد. اگر مدیریت با انسان ها رابطه درست و منطقی برقرار کند به طوری که نیازهای فردی آنان را شناسایی و به آن نیازها توجه نماید، می تواند از نیروهای انسانی خود به طور مشروع در راستای اهداف سازمانی استفاده کند. حل مشکلات انسانی مستلزم آن است که عوامل تشکیل دهنده شخصیت انسانی را شناخت، تغییر و تحولات آن را مورد بررسی قرار داد. بنابراین می توان اجزای تشکیل دهنده رهبری را به طور خلاصه چنین ذکر کرد.
-1 توان استفاده موفقیت آمیز از قدرت. -2 توان درک این مطلب که افراد انسانی در زمان های مختلف و در شرایط مختلف به وسیله عوامل مختلف تحریک می شوند. -3 توان الهام بخشیدن به دیگران. -4 توان اقدام به شیوه یی که منجر به ایجاد جوی آکنده از عواطف و احساسات در سازمان شود و بتواند در افراد انگیزه ایجاد کند.
علما و دانشمندان نظر به سلیقه و نگرش های خودشان تعاریف زیادی را برای رهبریت ارایه کرده اند که در ذیل به آنها اشاره می شود: « رهبری ناشی از قدرت خصوصیات شخصی است ». (اتزیونی، 1961، ص 116). و یا « رهبر شخصی در گروه است که وظیفه جهت دهی و هماهنگی فعالیت های گروه را بر عهده دارد». همچنان رهبریت یعنی قدرت جذب افراد و نفوذ در آنها چنان که افراد داوطلبانه شخصیت و فردی را در یک شرایط معین بپذیرند. در ماهیت و معنی رهبریت سه جز مهم شناخته شده است که عبارت اند از: -1 مشخصات شغل یا مقام. -2 خصوصیات فرد.
-3 نوع رفتار شخص. بنابر این دیده می شود که در رهبری سازمان ها مقام و شغل، ویژگی های فرد رهبری کننده و همچنان شکل رفتار و برخورد وی در سازمان نقش تعیین کننده دارد. سبک و شیوه رهبری در سازمان ها بستگی به بلوغ سازمانی و ماهیت کسب و کار سازمان دارد. در کل شش نوع سبک و شیوه رهبری در سازمان از طرف دانشمندان تشخیص داده شده است، مانند سبک رهبری خود مختار، سبک دموکراتیک، سبک پدرنما، سبک رفیق نما، سبک تشخیص گرایی و سبک به حال خود واگذار که هر یک این شیوه را می توان نظر به بلوغ سازمان در یک نهاد استفاده کرد.
نتیجه گیری
از تشریحات و توضیحاتی که در بالا از رهبری صورت گرفت به این نتیجه می رسیم که انسان یعنی رهبریت عامل شکست و موفقیت سازمان ها به شمار می رود. اگر در رهبری فرد متخصص، مبتکر و خلاق باشد، رفتار و عملکرد درست از خود تبارز دهد سازمان ها به طرف بهبود حرکت خواهد کرد در غیر آن باعث شکست نهاد یا سازمان خواهد شد. طوری که گفته شد رهبر باید قدرت نفوذ و تأثیر بالای کارکنان داشته باشد و بتواند که آنهارا به اساس تکنیک های مدیریت و رهبری به کار و فعالیت تشویق نموده و باعث پیشرفت سازمان گردد. رهبر باید توان استفاده موفقیت آمیز از قدرت را داشته باشد، توان درک این که کارکنان به اساس کدام عوامل تحریک می شوند تا فعالیت های شان را درست انجام داده بتوانند، توان الهام بخشیدن به دیگران را داشته باشد، همچنان توان قدرت شیوه و طریقه را داشته باشد که باعث ایجاد جوی پر از احساسات و عواطف بین کارکنان و باعث ایجاد انگیزه میان کارکنان در سازمان گردد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن