اجتماعی

خانواده و سیاست

سیاست، جامعه و خانواده از دیرباز مباحثی بودند که توسط فلاسفه مورد کندوکاو قرار گرفته و نظریات گوناگونی در باب ارتباط اینان با یکدیگر مطرح گردیده است.

سیاست، جامعه و خانواده از دیرباز مباحثی بودند که توسط فلاسفه مورد کندوکاو قرار گرفته و نظریات گوناگونی در باب ارتباط اینان با یکدیگر مطرح گردیده است. در نظرگاه بسیاری از اندیشمندان سیاسی، اجتماعی و فلسفی چندین عامل برای جامعه و سیاست‌پذیری یک انسان وجود دارد که چند نمونه‌ی آن عبارتند از: خانواده، گروه‌های همسان یا دوستان، مدرسه و دانشگاه و غیره. موضوع مورد بحث این یادداشت از بین موارد مذکور، عامل خانواده است. خانواده نخستین گروهی است که یک انسان با آن روبه‌رو شده و با اعضای آن گروه تا سال‌های سال به‌طور مداوم و گوناگون درگیر است. این عامل (خانواده) همانند یک جامعه‌ی کوچک برای هر فرد شرایطی را ایجاد می‌نماید و تحت آن شرایط آن فرد نقش اجتماعی خود را شناخته و به سخنی بهتر و به‌عبارتی دیگر درس زندگی آموخته و زندگی در جامعه را تمرین می‌کند. برخی صاحب‌نظران بر این باوراند که ساختار خانواده بر شخصیت اجتماعی – سیاسی فرد تأثیر بسیاری دارد، چنان‌که اگر فرد در خانواده‌ای که اعضای آن مطیع و تابع امر پدر خانواده باشند، حرف حرف پدر بوده و تصمیم نهایی هر اموری برعهده پدر قرار گرفته باشد، اعضای خانواده و به‌ویژه کودکان در فرایند تصمیم‌گیری‌ نقشی نداشته باشند، آن کودکِ تربیت شده در این چنين خانواده‌ای در آینده و در ورطه‌گاه جامعه نیز خود را بی‌نقش تلقی کرده و هیچ تلاشی برای اخذ نقش (حتی نقش عادی چه رسد به نقش مهم و حائز اهمیت) برای خود نخواهد نمود؛ زیرا آن‌گونه آموخته است که حرف حرف پدر بوده و هیچ فردی حق اعتراض و ابراز نظره مخالف پدر را ندارد. این‌گونه خانواده‌ها ناخواسته خدمت مدیدی به حکومت‌های مستبد و خودکامه می‌کنند و یکی از ابزارها و اهرم‌های (شهروند مطیع و بدون نقش) ادامه‌ی عمر حاکم خودکامه به شمار می‌آیند. در شرایط عکس نیز اگر یک کودک در خانواده‌ای که در آن نقشی برای او در نظر گرفته می‌شود و در هر تصمیم ریز و درشتی نظر او را جویا شده و به نظرات او بها می‌دهند، شأن اجتماعی برای آن کودک قائل شده و نظرات او را سرکوب نمی‌کنند، در آینده و در جامعه نیز آن کودک به‌عنوان شهروند فعال خود را مطرح نموده و خواهان شرکت در مسائل مختلف سیاسی – اجتماعی جامعه خواهد شد. این نوع خانواده‌ها نیز در نوع خود به‌صورت ناخواسته درحال تربیت دشمنان سرسخت خودکامگی (شهروندان فعال و غیر مطیع) بوده و حق و حقوق انسانی کودک را از همان ابتدا به او می‌شناسانند.

معاذ

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *