اسلامی

پوشش تکثر اجتماعی

تکثر مردمی ویژگی طبیعی هر جامعهی انسانی است. تکثر در جامعه اسلامی با انواع مختلف تکثر جنسیتی، مذهبی، دینی، قومی و غیره پوشش داشته و پیامد خوبی از خود نشان داده است.

عبدالحق حبيبي صالحي
تکثر مردمی ویژگی طبیعی هر جامعهی انسانی است. تکثر در جامعه اسلامی با انواع مختلف تکثر جنسیتی، مذهبی، دینی، قومی و غیره پوشش داشته و پیامد خوبی از خود نشان داده است. دولت اسلامی بناشده در مدینه منوره توسط آخرین سفیر الهی حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم که یگانه نمونهی دولت هدایت است در نظر و عمل، تکثر اجتماعی را پوشش داده و برجسته ساخته است. تکثر اجتماعی را برای نخستین بار اسلام در میان تبعیض و برتری های جاهلی برجسته ساخت و در لابه لای آیات قرآن و احادیث نبوی تذکر داده است.
قرآن کریم خطاب به انسانیت و کل جامعهی بشری میفرماید: «اى مردمان! ما شما را از مرد و زنى (به نام آدم و حوّاء) آفريده‏ايم، و شما را تيره تيره و قبيله قبيله نموده‏ايم تا همديگر را بشناسيد. بى‏گمان گرامى‏ترين شما در نزد خدا متّقى‏ترين شما است.» (حجرات: 13)
این پوشش تکثر جامعه، میزان واقعی ارزشهای انسانی را به نمایش میگذارد و آن را از ارزشهای کاذب و دروغین مشخص میکند و چنان اصل مهمى است كه نظم و ثبات جامعه را برقرار و تضمین میکند؛ زیرا هر کسی با تفاوتها و ویژگیهای خاص درونی و بیرونی، خود را در پیکرهی جامعه انسانی دارای نقش اجتماعی بارز و جداگانه میبیند و همه خواستههایش ارضاء میگردد و در نتیجه هیچگونه واکنش منفی از خود برای برهم زنی جامعه نشان نمیدهد.
در باب عملی، میبینیم که قرآن کریم ویژگی خاص صهیب رضی الله عنه را که یک برده آزاد شدهی رومی است و در جامعهی آن روز جاهلی چندان ارزش انسانی ندارد، مورد تقدیر قرار میدهد و می فرماید: «از ميان مردم كسانى هستند كه جان خود را در برابر خشنودى خدا مى‏فروشند، و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است» (بقره: 207) مفسران اسلامی معتقدند که آیهی شریفه در تقدیر و تمجید از ویژگیهای صهیب رومی نازل شده که مال و منال خویش را فدیه داد و خود را برای هجرت به مدینه و رساندن به رسول خدا رها کرد. (ابوجعفر طبری، جامع البیان، ج 4 ص 248). همچنان میبینیم که قرآن از زید بن حارثه رضی الله عنه که یک بردهی آزاد شده از خاندان بنی کلب در نجد و چهارمین فرد مسلمان است، در فراز آیات خویش نام میبرد. (احزاب: 37)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم با بنیانگذاری حکومت هدایت، ارزشهای کاذب و بیمایهی دوران جاهلیت و حکومتهای جبایه را منتفی و زدایید و از بند ارزشهای قبیلهیی و بتهای ساختگی که بشریت را در اسارت خون، قوم، رنگ، نژاد، مال، مقام، ثروت و منصب قرار داده بود، آزاد ساخت و انسانیت را براى يافتن خويش به درون جانش و صفات والايش رهبرى كرد. در این زمینه با اقدام عملی از عمق دستور نظری قرآنی، این پوشش را در انظار همگان گذاشت، چنانکه پس از فتح مكه بلال حبشی موالی (برده آزاد شده غیر عرب) را بر پشت بام كعبه بالا کرد تا اذان بگوید و معيار ارزش واقعى جامعه اسلامی را به نمایش گذاشت. (قرطبی، احکام القرآن، ج9 ص 6160).
خطاب به مردم در مکه مکرمه فرمودند: «اى مردم! خداوند از شما ننگ جاهليت و تفاخر به پدران و نياكان را زدود، مردم دو گروه بيش نيستند: نيكوكار و با تقوا و ارزشمند نزد خدا، و يا بدكار و شقاوتمند و پست در پيشگاه حق، همه مردم فرزند آدمند، و خداوند آدم را از خاك آفريده است».(قرطبی، احکام القرآن، ج9 ص 6160).
در اثناء حج در ايام تشريق و در سرزمين مِنى، همه تفاوتها و برتری جوییهای اجتماعی را منتفی نموده خطاب به تمامی بشریت فرمود: «اى مردم بدانيد! خداى شما يكى است و پدر تان يكى، نه عرب بر عجم برترى دارد و نه عجم بر عرب، نه سياه پوست بر گندمگون و سرخ پوست و نه گندمگون و سرخ پوست بر سياه پوست؛ مگر به تقوا». (قرطبی، احکام القرآن، ج9 ص 6162). نیز فرمودند: «خداوند به وضع خانوادگى و نسب شما نگاه نمى‏كند، و نه به اجسام شما، و نه به اموال و ثروت تان، ولى به دلهاى شما نگاه مى‏كند که چه كسى قلب صالح و درون ارزشمندی دارد»(قرطبی، احکام القرآن، ج9 ص 6162).
در همین راستا، پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم، سلمان فارسی رضی الله عنه که صحابی فارسی زبان است را از خود و عضوی از خانوادهی خود میخواند و جایگاه والایی برای او در میان مسلمانان قایل میگردد. (حاکم نیشاپوری، المستدرک، ج 3 ص 691)
چه زیباست که مسلمان، جامعه و دولت اسلامی این تفکرهای متعفن را کنار گذاشته و مردم را از زندانهای افکار جاهلی خود رها کنند که جز یک مشت افراد دزد و غارتگر دیگر چیزی برای جامعه پیامد ندارد! (صحیح مسلم)
چه زيبا است که جامعه و دولت اسلامی ارزشهای کاذب آشفته بازار جاهلیت دیروز و امروز را کنار گذاشته بر اساس تقوی، احساس مسئولیت درونی، تخصص و دانش، راستی و درستکاری، حق و عدالت، ایستادگی در برای شهوات و شبهات، به تکثر اجتماعی، ارزش قایل شود و آن را به بر معیار حق و حقیقت پوشش دهد که ثمرهی آن به گونه بلالها، صهیبها و سلمانها فداکارانه در ساختوساز جامعه قربانی دهند، نه تنها انقلاب بیافرینند، بلکه ضامن اصیل حفظ، بقا و دوام انقلابها و نظامها باشند. در غیر آن نزد خدای متعال هیچ ارزشی ندارند و از حشراتى كه در كثافات غوطه‏ورند پست‏تر خواهند بود! (ابوداود سیستانی، سنن أبي داود، ج4 ص 492)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *