قیمت مواد سوختی به ویژه زغال سنگ در ولایت دایکندی دو برابر افزایش یافته است. باشنده گان این ولایت می گویند که به دلیل فقر توان خرید مواد سوختی را ندارند.
گل محمد ۳۷ ساله نگران سختی های زمستان سرد دایکندی است. او دوسال می شود مصروف جمع آوری و فروش ذباله
است.
گل محمد می گوید با این درآمد، توان خریداری مواد سوخت را ندارد.
« زغال سال گذشته خریدم به ۶۸ افغانی، امسال آغاز سال ۱۱۰ الی ۱۲۰ افغانی بود که خریده نتوانستم اکنون شده ۱۵۰ الی ۱۶۰ افغانی « مردم زمستان امسال را دشوار توصیف می کنند و می گویند به دلیل فقرو بیکاری آنان در تنگنای زندگی قرار گرفته اند.
از سوی دیگر تاجران و موتر داران که مصروف فروش مواد سوختی هستند داستان دیگر را قصه می کنند.
قیمت زغال امسال نسبت به هر سال دیگری در دایکندی افزایش یافته و توان خرید مردم نیز به شدت کاهش یافته است
حاجی جان محمد از تاجران مواد سوختی در شهر نیلی مرکز دایکندی است. او دلیل افزایش مواد سوختی را اینگونه بر شمرد.
«دلیل اش این است که بریکت (مالیه) امارت بالا است قیمت ذغال بالا رفته اگر امارت بریکت خود را کم کند قیمت پاین میآید پارسال هم میگرفتند اما برابر می گرفت اما امسال زیاد می گیرد.»
باشنده گان دایکندی: امارت اسلامی مالیات را افزایش داده و قیمت زغال نیز بلند رفته است
به گفته فروشنده گان مواد سوختی٬ طالبان از هر تن ذغال سنگ چهار هزار افغانی مالیه می گیرند در صورتیکه درحکومت پیشین تنها ۸۰۰ افغانی مالیه اخذ می شد.
ذکریا که ذغال سنگ را از ولسوالی بلخاب ولایت سرپل به دایکندی انتقال میدهد نیز از مالیۀ بلندی که طالبان وضع کرده اند شکایت دارد.
«بریکت را خود امارت می گیرد در منطقه دهن تگاب تخت یک جای را چنگیزی می گویند هر تن را سه هزار هشت صد الی چهار هزار افغانی، ذغال خوب زیاد می گیرد و ذغال خراب کمتر می گیرد.»
دایکندی یکی از ولایات کوهستانی افغانستان است که راه های صعب العبور دارد و انتقال مواد سوخت و مواد غذایی به نقاط دور دست٬ پر هزینه است. ذکریا همچنان خرابی و دوری راه های دایکندی را دلیل دیگر افزایش قیمت مواد سوخت عنوان می کند.
خواستیم در این گزارش دیدگاه طالبان را نیز داشته باشیم اما مقامهای محلی طالبان در دایکندی حاضر به گفتگو نشدند.
پیش از این برخی سازمانهای بین المللی نیز پیش بینی کرده بودند که مردم افغانستان در زمستان پیش رو زندگی سختی خواهند داشت.
اکنون گل محمد و صدها تن دیگر که در شرایط او زنده گی میکنند، نگران است که چگونه نیازمندی های اولیه زندگی خانم و سه دخترش را بر آورده کند.
«همه چی گران است آرد ، برنج و روغن قیمت اش چند برابر شده قیمتی از حد گذشته آدم غریب نمی تواند خریداری کند.»
