اسلامی

حقوق و جایگاه بشر در اسلام

مقدمه: تاریخ زندگی بشر، تاریخ جنگ و آشو بگری ها بوده، با آن که بشر نمی‌خواهد زندگی اش همواره در آشوب، جنگ، درد و رنج سپری شود؛ ولی با آنهم، همواره در میان بشر جنگ های خونینی اتفاق افتاده و می افتد.

ترتیب کننده: پوهیالی سیدمیر «سیغانی»

مقدمه: تاریخ زندگی بشر، تاریخ جنگ و آشو بگری ها بوده، با آن که بشر نمی‌خواهد زندگی اش همواره در آشوب، جنگ، درد و رنج سپری شود؛ ولی با آنهم، همواره در میان بشر جنگ های خونینی اتفاق افتاده و می افتد. آرزویی در صلح زیستن، همچون تمنایی در روح انسان، برای دست یافتن صلح و آرامش تقلا می‌زند. در این میان بدون تردید یگانه دینی که برای اولین بار برای بشریت و انسانیت به عنوان مکرم ترین موجود حق قایل شد و حقوق تلف شده بشریت را از نزد تلف کنندگان آن که در نتیجه جنگ‌ها پدیدار می‌گردید گرفت و به دست بشریت داد، دین اسلام بود و اصلاً حقوق در دین اسلام معنا و مفهوم پیدا می کند، نه در ادیان و اندیشه های دیگر؛ زیرا دین حق دین اسلام است و برای گرفتن حقوق افراد بشری از دست ظالمین و آدم فروشان و برده گیران به وجود آمد و برنامه های خود را در این کرۀ خاکی عملی ساخت. پس از این بحث دانسته می‌شود که بشر در این دین از جایگاه خاصی برخوردار است که تمام برنامه های این دین جهت بهبودی زندگی، حیات و کرامت انسانی این موجود می‌چرخد. حقوق بشر مرکب از کلمۀ «حقوق » و «بشر » است که هر کدام نیازمند بررسی مفهومی است:

الف) مفهوم حقوق: حقوق جمع حق است و از نگاه لغت در معانی مختلفی بکار رفته است، از جمله: پایه دار، پدید آورنده و راست؛ حق به معنای ثبوت، لزوم، نصیب و حصۀ معین. عدل در مقابل ظلم و عدل و انصاف نیز بکار رفته است. میان فقهای اسلامی در مورد حق اختلاف است. برخی ازعلما آن را استحقاق و سزاواربودن معنا کرده اند؛ زیرا که حق را غیر از ملک دانسته اند. اصطلاح حق میان حقوقدانان به روابطی گفته شده است که یک طرف آن انسان است.  پس از این را بطه می‌توان به حیات جمعی تعبیر نمود. اگر بحث قرآنی آن را بشکافیم، در خواهیم یافت که حق بیشتر روی ثبوت و وجوب می‌چرخد؛ چنانچه در آیات متعدد قرآن کریم مانند: آیۀ ۷ سورۀ یاسین، آیۀ ۸ سورۀ انفال، آیۀ ۶۳ سورۀ قصص، آیۀ ۷۱ سورۀ زمر و… به آن اشاره شده است. مفهوم کلی حقوق را از لحاظ علمی آن این گونه می‌توان بیان کرد: حقوق دانشی است که به تحلیل قواعد حقوقی و سیر تحول و زندگی آن می‌پردازد.

ب) مفهوم بشر: بشر کیست و چی موجودیست؟ چرا به این اندازه مورد گفتگوهای جهانی و بین المللی قرار گرفته است؟ آیا می‌توان از بشر یک تعریف مشخصی داشت؟ بلی! بشر یعنی انسان؛ موجودی که خداوند آن را به عنوان جانشین، نماینده و سفیر خویش در این کرۀ خاکی فرستاد تا با استفاده از قوه های بی حدی که خداوند در وجود این موجود نهادینه ساخته است، به عبادت خداوند پرداخته و در خدمت همنوعانش بوده و سرانجام این زمین را آباد نماید. این امر به این دلیل است که راه کمال و سعادت خویش را طی نموده و خود را به بلندای موفقیت و پیروزی هردو جهان نایل سازد. این همان بشری است که ما این گونه تعریفش نمودیم.

حقوق بشر از دید گاه شریعت اسلام:

در این گفتار روی اصول تساوی بحث خواهد شد؛ زیرا به بررسی حقوق دیگر در این مقاله مجال نخواهد بود. بناءً به همین اصول تساوی در انسانیت، تساوی در حقوق و تکالیف و تساوی در داوری و اجرای قوانین بسنده می‌کنیم که هم مشخص کنندۀ حقوق بشر و تشخیص دهندۀ جایگاه بشر می‌تواند باشد. اسلام عزیز مزایای زیادی را برای بشریت دارد که طور نمونه روی موضوع مساوات آن ذیلاً بحث می‌نمایم:

اسلام آیین مساوات: رعایت اصل مساوات و برابری، در دین اسلام، یکی از پایه های عمده و رکن اصلی نظام اجتماعی را تشکیل می‌دهد؛ زیرا انسان منحیث خلیفۀ خداوند در روی زمین دارای کرامت بوده، هیچ تفاوت و تمایزی جز تقوی در میان

آنها وجود ندارد. اینجاست که اسلام تمام افراد بشر را به اعتبار اصل و منشأ، خلقت و پیدایش شان با هم مساوی و هم پایه

می داند. این دین برخلاف سنت های قبیلگی و افتخارات قومی و رسوم و آدب منطقه یی که در زمان ظهورش در دنیا رواج داشت برابر با زمان نزول وحی بر پیامبر، گروهی خودکامه از راه داشتن ثروت، شخصیت قبیلگی، زبان، نژاد، رنگ و… تفاخر کرده و امور یادشده را مایۀ امتیاز انسانی بر انسان دیگر می‌دانستند و از این راه، همواره غول اختلاف، جنگ، تجاوز و استعمار، دندان خود را با کیان و هستی آنان فرو می برده و دیو کینه و نزاع، سایۀ شوم خود را بر سر آنان گسرده بود، قلم بطلان کشید و رسماً علیه این گونه عقاید زشت و ناصواب، قیام پیگیر و مجدانه کرد. اسلام در عین آن که می‌داند افراد بشر از لحاظ سازمان خلقت، چه از نظر مظاهر مادی و چه از نظر لیاقت و استعداد و مظاهر روحی، یکسان نیستند؛ ولی این نابرابری و عدم مساوات را ملاک برتری و امتیاز بعضی بر بعض دیگر ندانسته، همۀ افراد بشر را از لحاظ حقوق و تکالیف، برابر می‌داند.

نتیجه گیری: دین اسلام، دین مساوات بوده و مساوات را در تمام ابعاد زندگی خواهان است؛ چنان چه در تمام مباحث اسلامی که در رابطه به حقوق بشر صورت گرفته، تا قانون سازی هایی که به میان آمده است، دیده می‌شود که دین اسلام در رابطه به حقوق بشر که از جمله می‌توان به مساوات و برابری در میان انسان ها به عنوان یک حق اشاره کرد، از خود جدیت نشان داده و به صراحت خواهان احقاق این حقوق از جانب افراد بشری، قوانین دست ساختۀ بشر و حتا از جانب پیروان خودش نیز است؛ تا این حقوق در میان بشریت مطرح شده و در نظر گرفته و رعایت شود. دین مقدس اسلام انسانها را از تبعیضات نژادی، قومی، سمتی، حزبی، مذهبی، عقیدتی و دینی، تنظیمی، زبانی، و پوستی منع کرده است. در سطح جهان شواهدی از این قبیل تعبیضات وجود دارد که مساوات و برابری را در میان بشریت عصر جدید زیر پرسش برده است.

دین مقدس اسلام نسبت به قوانین بین المللی در موارد ذیل می‌تواند برتریت داشته باشد:

  1. 1. روش اسلام در مسأله قانون گذاری، داوری و مرحلۀ اجرای قوانین بر اساس واقع بینی و صراحت و قاطعیت است.
  2. 2. وضع دادگاه ها و مجریان حقوق بشری و قانون گذاران بشر آن چنان از عدالت به دور است که نالۀ تمام مردم از اعمال نفوذها، حق تلفی یا حق کشی ها، تعلل ها، جانب داری از ستمگران، تبعیض ها و … بلند است.
  3. 3. همان پدیدآورندگان سازمان ملل متحد و تصویب کنندگان اعلامیۀ حقوق بشر،که قانون «همه در برابر قانون مساوی هستند» و نظایر آن را تصویب کرده اند، در مقام عمل، منافع شخصی خود را بر دیگران مقدم داشته؛ به عنوان «حق وتو » از اجرای عدالت و مساوات مانع می شوند.
  4. 4. اسلام برخلاف روش مجریان قوانین بشری، قوانین خویش را بدون هیچگونه امتیاز و تبعیض اجرامی کند؛ آن جاست که اسلام همه را در برابر قانون یکسان می بیند و در اجرای قانون هر نوع تبعیض و جانبداری بیجا را غلط و ظالمانه می‌خواند؛ چنانچه قرآن به عنوان قانون فوق قوانین، دستور می‌دهد: « هرگاه میان مردم حکم کردید، باید به عدالت حکم کنید.

منابع ماخذ:

1-         قرآن کریم.

2-         بست هنگار، محمد، حقوق بر از منظر اندیشمندان، چ ۲، چاپ خانۀ حیدری، شرکت سهامی انتشار، تهران:۱۳۸۵ .

3-         عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، سه جلدی، ج 3، کلمۀ حق.

4-         عل یاکبر، دهخد و دیگران، لغتنامۀ دهخدا، باب کلمۀ حق.

5-         رسولی، محمد اشرف، اسلام و حقوق بشر، چ 3، فضل، کابل: 1393 .

6-         احسانی، خداداد، بررسی تطبیقی حق حیات در اعلامیۀ حقوق بشر اسلامی و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، ماه نامۀ عدالت، وزارت عدلیه، سال یازدهم، ش ۷۹ ، کابل: سنبله ۱۳۸۸ .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *